این مقاله شما را با بخش سوم اصطلاحات ستاره شناسی آشنا میکند. ...
زمانی که یک جسم آسمانی، نسبت به ناظر، از مقابل جسم دیگر عبور کرده و جلوی نور آن را گرفته و یا آنرا تیره می کند. (به عنوان مثال خسوف، کسوف، و گرفتگی باینری)
مسیر ظاهری سالانه خورشید در آسمان، از دید ناظر زمین.
ورودی یک سیاه چاله در یک جهان که با یک ورودی دیگر در یک جهان متفاوت متصل است. در تئوری، کرم چالهها پلی از یک دنیا به دنیای دیگر (از بخشی از این دنیا به بخش های دیگر) هستند.
تابشی که از میدانهای مغناطیسی و الکتریکی ساخته شده و با سرعت نور حرکت میکند.
ذرات کوچک با بار منفی، که اغلب در مدار اطراف هسته اتم وجود دارند.
انرژیای (حدود 100GeV ) که بیشتر از آن، تفاوت بین نیروی الکترومغناطیسی و نیروی هستهای ضعیف از بین میرود.
ذرهای که اعتقاد بر این است نمیتوان آن را تقسیم کرد.
مسیر منحنی و بستهای که یک جسم آسمانی، تحت گرانش در آن حرکت میکند (به عنوان مثال مدار یک سیاره به دور خورشید)
فاصله زاویهای یک سیاره از خورشید، در حالیکه کره زمین به عنوان نقطه مرجع باشد، و زاویه از خط واصل بین خورشید و کره زمین محاسبه شود.
یک روش نصب تلسکوپ که دارای یک محور به موازات محور دورانی زمین است، به طوری که حرکت اجسام سماوی را میتوان با یک حرکت تعقیب کرد.
دو نقطهای که در آنها خورشید از استوای آسمانی عبور میکند. اعتدال بهاری در فروردین و اعتدال پاییزی در ماه مهر است.
منطقه اطراف یک سیاه چاله چرخان، بین حد ثابت و افق رویداد بیرونی، که در آن غیر ممکن است که اشیاء به حالت سکون وجود داشته باشند.
سرعتی که یک جسم باید داشته باشد تا بتواند از گرانش سطحی یک ستاره یا سیاره (و یا هر جرم آسمانی دیگری) فرار کند.
یک نقطه در فضا زمان، که با زمان و مکانش مشخص شده است.
"لبه" یک سیاه چاله: سطحی فرضی که در آن سرعت گریز برابر سرعت نور است. به عبارت دیگر، کرهای در اطراف یک سیاه چاله، که نور اگر وارد آن نشود، میتواند از جاذبه سیاه چاله فرار کند، و اگر وارد آن شود، نمیتواند.
ایده ای که بیان میکند دو ذره یکسان با اسپین 1/2، نمی توانند هر دو ( در محدوده تعیین شده توسط اصل عدم قطعیت)، موقعیت و سرعت یکسانی داشته باشند.
کاهش آشکار در روشنایی یک ستاره یا سیاره، هنگامی که در پایین و سطح افق قرار دارد؛ به دلیل اینکه نور آن توسط ذرات جو زمین جذب میشود.
مجموعهای از لنزها که برای بزرگ نمایی تصویر تولید شده توسط عدسی شیئی تلسکوپ استفاده میشود.
تکههای روشن فوتوسفر خورشید
ساختاری کلوچه مانند و پهن (مثلاً بر روی زهره)
چیزی که در سراسر فضا و زمان وجود دارد؛ بر خلاف یک ذره، که در یک زمان مشخص تنها در یک مکان وجود دارد.
الف) یک رشته از گاز سرد که به وسیله میدان مغناطیسی بر روی فوتوسفر خورشید معلق است، این رشتهها زمانی که از دید بیننده در جلوی قرص خورشید قرار دارند تیره به نظر میرسند.
ب) رشته های کهکشانی که جزء بزرگ ترین ساختارهای کهکشانی محسوب میشوند که ساختاری ریسمان مانند دارند و فضاهای خالی بین کهکشان ها را پر میکنند.
یک تلسکوپ کم قدرت کوچک که به یک تلسکوپ بزرگتر متصل بوده و با آن هم تراز است. میدان دید گسترده تر آن، در پیدا کردن اجرام سماوی مفید است.
هر شهاب سنگ درخشانتر از عطارد، با قدر حدود 4-
انفجارات درخشان در جو خورشید، که معمولاً با روش طیف بینی قابل تشخیص است.
ستاره قرمز کم نوری که انفجارهای کوتاه مدت بر روی سطح آن وجود دارد. این انفجارها باعث میشود که ستاره به طور موقت روشنتر به نظر برسد.
فرورفتگی طولانی، باریک و کم عمق در سطح یک سیاره
خطوط تاریک در طیف خورشید.
برای موج، تعداد سیکل کامل در هر ثانیه را بسامد موج می گویند.
این فرضیه که همنام الهه یونانی زمین، گایا، نامگذاری شده است، بیان میکند که زمین به عنوان یک کل باید به عنوان یک موجود زنده در نظر گرفته شود و فرآیندهای بیولوژیکی باعث ثبات در محیط زیست میشوند. این نظریه برای اولین بار توسط زیست شناس بریتانیایی جیمز لاولاک در سال 1969 ارائه شد.
ساختاری که از صدها تا هزاران کهکشان تشکیل شده که به وسیله جاذبه به هم پیوند خورده اند. خوشه های کهکشانی، بزرگ ترین ساختارهای گرانشی در جهان محسوب می شوند. یکی از بخش های اصلی خوشه های کهکشانی، ماده واسط بین-کهکشانی است که از گازهای بسیار داغ تشکیل شده است.
یک گردهمایی عظیم از ستارگان، گاز و گرد و غبار که به وسیله جاذبه به هم پیوند خورده و وزنی بین 100 هزار تا 10 تریلیون برابر خورشید دارند. کهکشان ها در انواع مارپیچ، بیضوی و نامنظم وجود دارند.
پرانرژیترین تابش الکترومغناطیسی که دارای کوتاه ترین طول موج در بین تمام انواع آن است.
یک درخشندگی کم نور گرد و یا کشیده در آسمان شب، در جهت 180 درجه ای از خورشید.
تئوری نسبیت است که توضیح میدهد ماده در حضور میدانهای گرانشی قوی چگونه رفتار می کند. این تئوری که توسط انیشتین ارائه شد، تئوری قبلی در مورد جاذبه که مربوط به نیوتون بود را رد کرد و فضازمان را به عنوان خصوصیتی غیر ثابت که تحت جاذبه تغییر شکل میدهد نشان داد.
کوتاهترین (و یا بلند ترین) مسیر بین دو نقطه
یک مدار مستقیم، گرد، و کم خمیدگی که در آن، سرعت مداری ماهواره با سرعت چرخش سیاره برابر می شود. در این حالت، به نظر می رسد که یک فضاپیما، بر بالای یک نقطه خاص از سطح سیاره بی حرکت ایستاده است.
خوشههای کروی از ستارهها که ممکن است تا یک میلیون ستاره را شامل شود.
انرژیای که اعتقاد بر این است بالاتر از آن، نیروی الکترومغناطیس، نیروی هستهای ضعیف و نیروی هستهای قوی از یکدیگر غیر قابل تشخیص میشوند.
نظریهای که نیروهای الکترومغناطیسی قوی و ضعیف را متحد میکند.
الگویی با خانههای کوچک که بر روی سطح خورشید دیده میشود و از حرکات همرفتی گازهای گرم خورشیدی ناشی میشود.
لنز گرانشی به پخش اجرامی با گرانش زیاد (همانند خوشه های کهکشانی) بین یک شیء در پس زمینه و ناظر اشاره دارد که بعلت میدان گرانشی قوی باعث اعوجاج نور آن شیء و یا ایجاد تصاویر زیادی از آن میشود.
موجهایی در فضا که با سرعت نور حرکت می کنند و توسط حرکت اجرام بسیار بزرگ تولید میشوند.
نیروی جاذبهای که بین هر دو جسم فیزیکی وجود دارد، مانند کشش بین ماه و زمین.
ذراتی متشکل از کوارکهایی که تحت تأثیر نیروی هسته ای قوی قرار دارند. مزونها (همانند پیون ها که از یک کوارک و یک پادکوارک ساخته شده اند) و باریون ها (همانند پروتون ها و نوترون ها که از سه کوارک تشکیل شده اند) جزء هادرون قرار دارند، اما لپتون ها در این دسته جای نمی گیرند.
نظریهای که بیان می کند زمین و سایر سیارهها، به دور یک خورشید تقریباً ثابت میگردند.
نقطهای تئوری که در آن، باد خورشیدی با ماده میان ستارهای و یا باد خورشیدی ستارههای دیگر برخورد میکند.
نظر کاربران
کاربر گرامی، لطفاً توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظرات شما درباره ی این مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که سوالی در رابطه با این مطلب دارید یا نیازمند مشاوره هستید، فقط از طریق تماس تلفنی با بخش مشاوره اقدام نمایید.