این مقاله شما را با بخش سوم اصطلاحات ستاره شناسی آشنا میکند.
گرفتگی | گرفت | Eclipse
زمانی که یک جسم آسمانی، نسبت به ناظر، از مقابل جسم دیگر عبور کرده و جلوی نور آن را گرفته و یا آنرا تیره می کند. (به عنوان مثال خسوف، کسوف، و گرفتگی باینری)
دایره البروج | Ecliptic
مسیر ظاهری سالانه خورشید در آسمان، از دید ناظر زمین.
پل انیشتین روزن | کرمچاله
ورودی یک سیاه چاله در یک جهان که با یک ورودی دیگر در یک جهان متفاوت متصل است. در تئوری، کرم چالهها پلی از یک دنیا به دنیای دیگر (از بخشی از این دنیا به بخش های دیگر) هستند.
تابش الکترومغناطیسی|Electromagnetic radiation
تابشی که از میدانهای مغناطیسی و الکتریکی ساخته شده و با سرعت نور حرکت میکند.
الکترون | Electron
ذرات کوچک با بار منفی، که اغلب در مدار اطراف هسته اتم وجود دارند.
انرژی یگانه سازی الکتروضعیف
انرژیای (حدود 100GeV ) که بیشتر از آن، تفاوت بین نیروی الکترومغناطیسی و نیروی هستهای ضعیف از بین میرود.
ذره بنیادی | Elementary particle
ذرهای که اعتقاد بر این است نمیتوان آن را تقسیم کرد.
بیضی | Ellipse
مسیر منحنی و بستهای که یک جسم آسمانی، تحت گرانش در آن حرکت میکند (به عنوان مثال مدار یک سیاره به دور خورشید)
فاصله زاويهاى | Elongation
فاصله زاویهای یک سیاره از خورشید، در حالیکه کره زمین به عنوان نقطه مرجع باشد، و زاویه از خط واصل بین خورشید و کره زمین محاسبه شود.
استقرار استوایی | Equatorial mounting
یک روش نصب تلسکوپ که دارای یک محور به موازات محور دورانی زمین است، به طوری که حرکت اجسام سماوی را میتوان با یک حرکت تعقیب کرد.
اعتدالین | Equinox
دو نقطهای که در آنها خورشید از استوای آسمانی عبور میکند. اعتدال بهاری در فروردین و اعتدال پاییزی در ماه مهر است.
کارکره | Ergosphere
منطقه اطراف یک سیاه چاله چرخان، بین حد ثابت و افق رویداد بیرونی، که در آن غیر ممکن است که اشیاء به حالت سکون وجود داشته باشند.
سرعت گریز | Escape velocity
سرعتی که یک جسم باید داشته باشد تا بتواند از گرانش سطحی یک ستاره یا سیاره (و یا هر جرم آسمانی دیگری) فرار کند.
رویداد | Event
یک نقطه در فضا زمان، که با زمان و مکانش مشخص شده است.
افق رویداد | Event horizon
"لبه" یک سیاه چاله: سطحی فرضی که در آن سرعت گریز برابر سرعت نور است. به عبارت دیگر، کرهای در اطراف یک سیاه چاله، که نور اگر وارد آن نشود، میتواند از جاذبه سیاه چاله فرار کند، و اگر وارد آن شود، نمیتواند.
اصل طرد | Exclusion Principle
ایده ای که بیان میکند دو ذره یکسان با اسپین 1/2، نمی توانند هر دو ( در محدوده تعیین شده توسط اصل عدم قطعیت)، موقعیت و سرعت یکسانی داشته باشند.
خاموشی | Extinction
کاهش آشکار در روشنایی یک ستاره یا سیاره، هنگامی که در پایین و سطح افق قرار دارد؛ به دلیل اینکه نور آن توسط ذرات جو زمین جذب میشود.
عدسی چشمی | Eyepiece
مجموعهای از لنزها که برای بزرگ نمایی تصویر تولید شده توسط عدسی شیئی تلسکوپ استفاده میشود.
مشعل | Facula
تکههای روشن فوتوسفر خورشید
فاروم | Farrum
ساختاری کلوچه مانند و پهن (مثلاً بر روی زهره)
میدان | Field
چیزی که در سراسر فضا و زمان وجود دارد؛ بر خلاف یک ذره، که در یک زمان مشخص تنها در یک مکان وجود دارد.
رشته | Filament
الف) یک رشته از گاز سرد که به وسیله میدان مغناطیسی بر روی فوتوسفر خورشید معلق است، این رشتهها زمانی که از دید بیننده در جلوی قرص خورشید قرار دارند تیره به نظر میرسند.
ب) رشته های کهکشانی که جزء بزرگ ترین ساختارهای کهکشانی محسوب میشوند که ساختاری ریسمان مانند دارند و فضاهای خالی بین کهکشان ها را پر میکنند.
یابنده | Finder
یک تلسکوپ کم قدرت کوچک که به یک تلسکوپ بزرگتر متصل بوده و با آن هم تراز است. میدان دید گسترده تر آن، در پیدا کردن اجرام سماوی مفید است.
شهاب روشن | Fireball
هر شهاب سنگ درخشانتر از عطارد، با قدر حدود 4-
شراره خورشیدی | Flare, solar
انفجارات درخشان در جو خورشید، که معمولاً با روش طیف بینی قابل تشخیص است.
ستاره شرارهدار | Flare star
ستاره قرمز کم نوری که انفجارهای کوتاه مدت بر روی سطح آن وجود دارد. این انفجارها باعث میشود که ستاره به طور موقت روشنتر به نظر برسد.
فوسا | Fossa
فرورفتگی طولانی، باریک و کم عمق در سطح یک سیاره
خطوط فرانهوفر | Fraunhofer Lines
خطوط تاریک در طیف خورشید.
بسامد | فرکانس | Frequency
برای موج، تعداد سیکل کامل در هر ثانیه را بسامد موج می گویند.
فرضیه گایا | Gaia Hypothesis
این فرضیه که همنام الهه یونانی زمین، گایا، نامگذاری شده است، بیان میکند که زمین به عنوان یک کل باید به عنوان یک موجود زنده در نظر گرفته شود و فرآیندهای بیولوژیکی باعث ثبات در محیط زیست میشوند. این نظریه برای اولین بار توسط زیست شناس بریتانیایی جیمز لاولاک در سال 1969 ارائه شد.
خوشه کهکشانی | Galactic cluster
ساختاری که از صدها تا هزاران کهکشان تشکیل شده که به وسیله جاذبه به هم پیوند خورده اند. خوشه های کهکشانی، بزرگ ترین ساختارهای گرانشی در جهان محسوب می شوند. یکی از بخش های اصلی خوشه های کهکشانی، ماده واسط بین-کهکشانی است که از گازهای بسیار داغ تشکیل شده است.
کهکشان | Galaxy
یک گردهمایی عظیم از ستارگان، گاز و گرد و غبار که به وسیله جاذبه به هم پیوند خورده و وزنی بین 100 هزار تا 10 تریلیون برابر خورشید دارند. کهکشان ها در انواع مارپیچ، بیضوی و نامنظم وجود دارند.
پرتو گاما | Gamma rays
پرانرژیترین تابش الکترومغناطیسی که دارای کوتاه ترین طول موج در بین تمام انواع آن است.
نور مخالف | Gegenschein
یک درخشندگی کم نور گرد و یا کشیده در آسمان شب، در جهت 180 درجه ای از خورشید.
نسبیت عام | General relativity
تئوری نسبیت است که توضیح میدهد ماده در حضور میدانهای گرانشی قوی چگونه رفتار می کند. این تئوری که توسط انیشتین ارائه شد، تئوری قبلی در مورد جاذبه که مربوط به نیوتون بود را رد کرد و فضازمان را به عنوان خصوصیتی غیر ثابت که تحت جاذبه تغییر شکل میدهد نشان داد.
ژئودزیک | Geodesic
کوتاهترین (و یا بلند ترین) مسیر بین دو نقطه
مدار ثابت زمینی | مدار زمینهمزمان
یک مدار مستقیم، گرد، و کم خمیدگی که در آن، سرعت مداری ماهواره با سرعت چرخش سیاره برابر می شود. در این حالت، به نظر می رسد که یک فضاپیما، بر بالای یک نقطه خاص از سطح سیاره بی حرکت ایستاده است.
خوشه ستارهای کروی | Globular cluster
خوشههای کروی از ستارهها که ممکن است تا یک میلیون ستاره را شامل شود.
انرژی یگانه سازی (وحدت) بزرگ
انرژیای که اعتقاد بر این است بالاتر از آن، نیروی الکترومغناطیس، نیروی هستهای ضعیف و نیروی هستهای قوی از یکدیگر غیر قابل تشخیص میشوند.
نظریه وحدت بزرگ | (Grand Unified Theory(GUT
نظریهای که نیروهای الکترومغناطیسی قوی و ضعیف را متحد میکند.
جودانه | Granulation
الگویی با خانههای کوچک که بر روی سطح خورشید دیده میشود و از حرکات همرفتی گازهای گرم خورشیدی ناشی میشود.
لنز گرانشی | همگرایی گرانشی | Gravitational lens
لنز گرانشی به پخش اجرامی با گرانش زیاد (همانند خوشه های کهکشانی) بین یک شیء در پس زمینه و ناظر اشاره دارد که بعلت میدان گرانشی قوی باعث اعوجاج نور آن شیء و یا ایجاد تصاویر زیادی از آن میشود.
موج گرانشی | Gravitational waves
موجهایی در فضا که با سرعت نور حرکت می کنند و توسط حرکت اجرام بسیار بزرگ تولید میشوند.
گرانش | Gravity
نیروی جاذبهای که بین هر دو جسم فیزیکی وجود دارد، مانند کشش بین ماه و زمین.
هادرون | Hadron
ذراتی متشکل از کوارکهایی که تحت تأثیر نیروی هسته ای قوی قرار دارند. مزونها (همانند پیون ها که از یک کوارک و یک پادکوارک ساخته شده اند) و باریون ها (همانند پروتون ها و نوترون ها که از سه کوارک تشکیل شده اند) جزء هادرون قرار دارند، اما لپتون ها در این دسته جای نمی گیرند.
خورشید مرکزی | Heliocentric
نظریهای که بیان می کند زمین و سایر سیارهها، به دور یک خورشید تقریباً ثابت میگردند.
هلیوپاز | Heliopause
نقطهای تئوری که در آن، باد خورشیدی با ماده میان ستارهای و یا باد خورشیدی ستارههای دیگر برخورد میکند.