فرد قلدر و پرخاشگر شخصی سست، پارانوئید و دمدمیمزاج است. هدف او کوچک کردن دیگران است اما درنهایت با توهین و رفتارهای بیادبانه احترام خود را از دست میدهد. ...
دیگران در محل کار شما در انجام پروژهها امتیاز میگیرند، به آنها زمان آزاد و یا امتیاز سفر میدهند. در همین حین بیشتر درخواستهای شما در همین زمینه بدون هیچ توضیح منطقیای رد میشوند.
برای شما یک هدف خاص و ضربالاجل برای انجام آن مشخص میشود. شما بهسختی کار میکنید و تمرکز شما تنها روی نتیجه است اما ناگهان تغییری در مسیر پروژه ایجاد میشود. پیشرفت شما نهتنها قدردانی نشده و در پروژه جدید از شما درخواست نمیشود بلکه اصلاً بهحساب نمیآیید.
حالا کنترل روی شما زیاد شده است؟ فکر میکنید به تصمیمگیریهای شما اعتماد ندارند و نمیتوانید دلیل آن را توضیح دهید. رییس شما و دیگران بهجای آنکه در تصمیمهای جدیدتان شما را راهنمایی کرده و بگویند چکار بکنید و چکار نکنید روی تصمیمات شما تردید دارند. احساس میکنید اشتباهاً بهعنوان فردی بیکفایت شما را میشناسند و درنتیجه توانایی تصمیمگیری شما تا حد زیادی کم شده است.
بهطور ناگهانی از همهی گردهماییهای که زمانی در آن شرکت داشتید راندهشدهاید. همکاران شما میخواهند قبل از رسیدنتان در مورد کار صحبت کنند و شما بدون آنکه بدانید باید چکار کنید میمانید. در کنار این رفتارها، ایمیلهای مهم شرکت برای شما فرستاده نمیشوند. همکارانتان میخواهند از شما دور بمانند و ارتباطات خود را با شما حداقل میکنند. همچنین ممکن است متوجه شوید دیگر همکارانتان شما را برای نوشیدنی بعد از کار دعوت نمیکنند.
اغلب زمانی که دربارهی نظر فرد دیگری حرفی میزنید، پیشنهادی میدهید و یا با او مخالفت میکنید مورد واکنشهای زیادی از اطرافیان قرار میگیرید. اهمیتی ندارد شما درست میگویید یا نه – طرز فکر گروه بر این است که ثابت کند شما اشتباه کردهاید.
ازنظر روحی خالیشدهاید و انرژی شما تمامشده است. زیاد میخوابید و بلند شدن از رختخواب برای شما مشکلی جدی است. ورزش و بودن در اجتماع از کارهای لازم برای شماست. قلدری میتواند در نهایت سبب افسردگی، نگرانی، حملات هراس و نوسانات خلقی شود. نشانههای فیزیکی آن نیز افزایش فشارخون، بالا رفتن ضربان قلب و کاهش اشتها ( یا پرخوری ) است.
شما در مقابل تمامی شرکت مورد توهین و الفاظ نامناسب قرارگرفتهاید. برخی رفتارهای نامناسب بدتر از فحش هستند. ممکن است بهگونهای دیگران شما را تمسخر کنند که احساس کوچکی و ناراحتی کنید و حتی این میتواند توهین کلامی باشد.
به تلاش و زمانی که به کارتان اختصاص میدهید توسط رییس و یا افراد دیگری که در جمع آنها هستید، مانند یک جلسهی کاری، ارزش داده نمیشود.
به نظر میرسد در چشمان رییستان شما فردی ناکارآمد و غیرحرفهای هستید. نتیجهی این طرز فکر همیشه به شکل انتقادهایی است که باعث میشود دربارهی خودتان حس بدی داشته باشید. هیچ تلاشی برای راهنمایی کردن شما وجود ندارد.
رییستان عمداً موانعی در مقابل شما میگذارد که مانع موفقیتتان در تکمیل پروژه شود؟ این مهمترین نشانهای است که شما تحت ستم و زورگویی قرارگرفتهاید.
نظر کاربران
کاربر گرامی، لطفاً توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظرات شما درباره ی این مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که سوالی در رابطه با این مطلب دارید یا نیازمند مشاوره هستید، فقط از طریق تماس تلفنی با بخش مشاوره اقدام نمایید.