پرواز یکی از قدیمی ترین رؤیاهای بشر است. در این مقاله، با پاراگلایدینگ که یکی از روشهای لذتبخش و تقریباً بیخطر تحقق این رؤیا است آشنا شوید. ...
خوب، آماده شوید تا قدیمیترین رؤیای بشر برای پرواز آزاد را محقق کنید. الآن شما میتوانید لذت پرواز فردی را به بهترین شکل تجربه کنید – با یک پاراگلایدر.
پاراگلایدینگ شکل جدیدی از ورزشهای پروازی است، که شاید آسانترین و شادترین روش پرواز را در اختیار تقریباً همه افراد قرار میدهد که بتوانند بهوسیله آن به آرزوی قدیمی پرواز انسان دست پیدا کنند.
یادگیری مهارتهای اولیه آن ساده است، تجهیزات آن ساده و سبک بوده و نسبت به شکلهای دیگر وسایل پروازی، نسبتاً ارزانقیمت هستند.
باوجود استفاده نکردن از موتور، پرواز با پاراگلایدر میتواند چندین ساعت طول بکشد و صدها کیلومتر را میتوان با آن پیمود، اگرچه پرواز برای 1 تا 2 ساعت و پیمودن دهها کیلومتر متداولتر هستند. با استفاده ماهرانه از منابع برا، فرد استفادهکننده میتواند ارتفاع بگیرد و اغلب تا ارتفاع هزاران متر بالا میرود.
پاراگلایدینگ از چتربازی رشد کرد. در دههی 1960، ارتش نیاز داشت تا به چتربازان خود آموزش دهد که چگونه ایمن فرود بیایند. بالا رفتن و پایین آمدن متناوب هواپیما برای رها کردن چتربازان کاری پیچیده و زمانبر بود. بهمنظور انجام بیشتر تمرین فرود آمدن در یک روز، آنها چتربازان را با طناب به یک کامیون متصل میکردند و می کشیدند.
در سال 1961 یک مهندس فرانسوی به نام پییر لموین چتری پیشرفته را طراحی کرد. این چتر از عقب و اطراف برشهایی داشت که به آن اجازه میداد راحت در هوا بالا رفته و کنترل شود. در همین حین، دیوید باریش نوعی بادبان قایق ( بال تک سطحی ) را برای بازیافت کپسولهای هوایی ناسا طراحی کرد. در ژوئن 1978 این طرحها باهم ترکیبشده و چتربال به وجود آمد.
از سالهای دههی 1980، پیشرفت تجهیزات ادامه پیدا کرد و تعداد خلبانان پاراگلایدینگ و سایتهای انجام آن افزایش یافت. اولین مسابقات جهانی پاراگلایدینگ بهصورت غیررسمی در سال 1987 در شهر وربیر در سوییس برگزار شد. اگرچه اولین مسابقهی جهانی رسمی در شهر کوسن اتریش در سال 1989 برگزار شد.
اروپا شاهد بیشترین رشد در پاراگلایدینگ بوده است، بهطوریکه در خود فرانسه، در حال حاضر بیش از 25000 خلبان فعال پاراگلایدینگ وجود دارد.
بال
بال پاراگلایدینگ، از دو لایه پارچه تشکیل شده که از طریق یک ماده پشتیبانیکنندهی داخلی، به شکلی به هر متصل شدهاند که ردیفی از سلولها را تشکیل دادهاند. با باز گذاشتن بیشتر سلولها در لبههای جلویی، هوای ورودی بال را متورم نگه میدارد، و به همین دلیل شکل آن حفظ میشود. زمانی که بال متورم باشد، سطح مقطع بال، شکل متداول ایرفویل که شبیه اشک است را حفظ میکند. بالهای مدرن پاراگلایدینگ از مواد با کارایی بالا و غیر متخلخل، مانند پلیاستر مقاوم در برابر پارگی یا پارچهی نایلونی ساخته میشوند.
خلبان در زیر بال بهوسیلهی شبکهای از طنابهای معلق نگهداشته میشود. این طنابها، با دو دسته طنابهای شانهای قوی-بافت به طول 40 سانتیمتر آغاز میشوند. هرکدام از این دستهها، با یک کارابین به طنابهای نگهدارنده خلبان متصل میشود، و در هر سمت خلبان یکی از آنها وجود دارد. و هرکدام از طنابهای شانهای یک دسته، عموماً فقط تنها از یک ردیفِ کناره بال خود به طنابها متصل است. در انتهای هرکدام از طنابهای شانهای یک دسته، یک قلاب آویز دلتا شکل قرار دارد که تعدادی از طنابها به آن متصل شده و شکل یک بادبزن را ساختهاند. این طنابها عموماً 4 تا 5 متر طول دارند که در انتها، به 2 تا 4 رشتهی طناب 2 متری دیگر متصل میباشند، که این طنابها هم بهنوبه خود به گروهی از طنابهای نازکتر و کوچکتر متصل شدهاند. در برخی موارد، این وضعیت برای چهارمین رشتههای آبشار شکل تکرار میشود.
بالای هرکدام از طنابها، به حلقههای پارچهای که به ساختار بال دوخته شدهاند متصل هستند، که این حلقههای پارچهای اغلب در ردیفهایی که با فاصله مناسب نسبت به هم دوخته شده است قرار گرفتهاند. ردیف طنابهایی که به جلوی بال نزدیکترند بهعنوان رشتههای A شناخته میشوند، ردیف بعدی ردیف B میباشد و به همین ترتیب ادامه مییابد. دامنه سرعت پاراگلایدینگ اغلب بین 20 تا 75 کیلومتر در ساعت است. برای نگهداری و حمل، این بالها اغلب در یک ساک پیچیده میشوند که میتواند با محافظ خلبان در یک کولهپشتی بزرگ جا داده شود.
محافظ خلبان
خلبان بهصورت آزاد و راحت در یک جلیقهی محافظ با کمربند بسته میشود که هم در حالت ایستاده و هم نشسته از او محافظت میکند. بیشتر این محافظها، دارای فوم یا محافظ کیسه هوا در زیر صندلی و پشتی هستند تا ضربه واردشده در باز شدنها یا فرودهای ناموفق را کم کند. محافظهای مدرن طوری طراحی شدهاند که در حالت نشسته بهراحتی صندلیهای نشیمن باشند. اغلب یک چتر نجات رزرو نیز به محافظ پاراگلایدینگ متصل شده است.
واریومتر
هدف اصلی واریومتر کمک به خلبان است تا بتواند مرکز یک جریان حرارتی را پیدا کرده و برای به دست آوردن بالاترین ارتفاع ممکن در آن بماند، و بهطور معکوس، مشخص کند که خلبان چه زمانی در چالهی هوایی است و نیاز است که هوای بالارونده را پیدا کند. انسانها میتوانند زمانی که وارد یک جریان حرارتی میشود، شتاب آن را احساس کنند، اما نمیتوانند تفاوت بین هوای بالاروندهی ثابت و پایینرونده ثابت را تشخیص دهند.
رادیو
ارتباطات رادیویی در آموزش استفاده میشوند تا فرد با خلبانان دیگر مکالمه داشته و مکان و زمان فرود آمدن خود را گزارش دهد. این رادیوها در حالت عادی، در یک دامنه فرکانسی در کشورهای مختلف کار میکنند، که برخی دارای مجوز و برخی غیرقانونی هستند. در موارد نادر، خلبانها از رادیو استفاده میکنند تا با برج کنترل فرودگاه یا کنترلکنندههای ترافیک هوایی صحبت کنند.
جیپیاس
جیپیاس ( سیستم مکانیاب جهانی ) یک وسیلهی لازم در رقابتهای پروازی است که بهوسیله آن مشخص میشود که آیا خلبان به درستی از ایستگاههای مسیر عبور انجام کرده است یا خیر. مسیر ضبطشدهی جیپیاس برای پرواز، میتواند برای تحلیل فن پرواز و یا به اشتراک گذاشتن با دیگر خلبانان استفاده شود. جیپیاس، برای تخمین رانش بر مبنای باد غالب در زمان پرواز در ارتفاع هم استفاده میشود و اطلاعات مکانیای فراهم میکند تا از فضاهای هوایی ممنوع دوری شود و کمک میکند گروه بازیابی پس از فرود در محدودههای ناشناخته، مکان فرد را پیدا کنند.
ترمز
دستگیرههای کنترل در هرکدام از دستان خلبان نگهداشته میشوند و به لبههای انتهایی در سمت چپ و راست بال متصلاند. این کنترلها ترمز نامیده میشوند و اصلیترین و عمومیترین ابزارهای کنترل در پاراگلایدینگ هستند. این ترمزها برای تنظیم سرعت، جلو بردن ( علاوه بر جابهجایی وزن ) و تکان ناگهانی ( در هنگام فرود آمدن ) استفاده میشوند.
جابجایی وزن
علاوه بر استفاده از ترمزها، یک خلبان پاراگلایدینگ باید بهمنظور جلو رفتن و هدایت مناسب، بتواند وزن خود را جابجا کند. این جابهجایی وزن، میتواند زمانی که امکان استفاده از ترمز وجود نداشته باشد، برای هدایت محدودتر استفاده شود.
میله سرعت
نوعی از ابزار کنترلی پا، میلهی کنترل نامیده میشود (یا شتابدهنده) که به محافظ پاراگلایدینگ متصل میشود، و اغلب از طریق یک سیستم حداقل دو قرقرهای، به لبهی جلویی بال پاراگلایدر متصل است. این کنترل برای افزایش سرعت استفاده میشود و این کار را با کاهش زاویهی حملهی بال انجام میدهد.
مشکلات برای فرود آمدن زمانی اتفاق میافتد که وضعیت نیروی بالابر بسیار خوب است و یا شرایط هوایی بهطور غیرمنتظره تغییر میکند.
استفاده از مانور گوش بزرگ برای فرود آمدن، سبب فرود آمدن سریع با سرعت 2.5 تا 3.5 متر بر ثانیه میشود و اگر با میلهی سرعت اضافی انجام شود به 4 تا 6 متر بر ثانیه هم میرسد.
یک توقف طناب B باعث سرعت فرود آمدن 6 تا 10 متر بر ثانیه میشود. این وضعیت، بار تحمیلشده بر بخشهایی از بال را افزایش میدهد.
یک فرود مارپیچی، سریعترین سرعت فرود آمدن را ایجاد میکند که حدود 7 تا 25 متر بر ثانیه است. این روش نسبت به فنهای دیگر، بار بیشتری بر بالها وارد میکند و برای انجام مطمئن آن، نیاز به بالاترین سطح مهارت در خلبان وجود دارد.
شروع به حرکت
مانند همهی وسایل هوایی، بلند شدن و فرود آمدن در باد انجام میشود. بال در یک جریان هوایی قرار میگیرد
پرتاب به سمت جلو
در بادهای کم، بالها با یک پرتاب به سمت جلو باد میشوند. در اینجا خلبان درحالیکه بال را در پشت خود دارد، به جلو میدود تا فشار هوای تولیدشده به دلیل حرکت به سمت جلو، بال را متورم کند.
پرتاب به سمت عقب
در بادهای قویتر، پرتاب به سمت عقب استفاده میشود. در این حالت، روی خلبان به سمت بال است تا آن را بالا آورد و به وضعیت پرواز برساند، سپس در زیر بال چرخیده و میدود تا پرتاب خود را تکمیل کند.
فرود آوردن یک پاراگلایدر ، مانند همه هواپیماهای بدون موتور که نمیتوانند یک فرود را لغو کنند، نیازمند یکسری از فنهای خاص و الگوهای ترافیکی است.
برخلاف زمان پرتاب، که هماهنگی بین چند خلبان آسان است، فرود آمدن شامل برنامهریزی بیشتری است، برای اینکه ممکن است بیش از یک خلبان بخواهند همزمان فرود بیایند. بنابراین یک الگوی ترافیکی خاص دایر شده است. خلبانها در مکانی بالای منطقهی فرود که به جهت باد بستگی دارد، در خط شده و در آنجا میتوانند در صورت لزوم با پرواز دایرهی شکل ارتفاع خود را کم کنند. از این وضعیت، آنها یک مسیر پروازی را در الگوی مستطیلی شکل به سمت منطقه فرود دنبال میکنند.
پرواز بالارونده، با بهرهگیری از بادی که بهوسیلهی یک شیء ثابت، مانند تپهی ماسهای یا خطالرأس دو قله به سمت بالا هدایت میشود، به دست میآید. در پرواز در مناطق شیبدار، خلبانها در امتداد شیب آن محل پرواز میکنند و از نیروی بالارونده هوایی که به علت عبور از شیب به سمت بالا فرستاده میشود استفاده میکنند. پرواز در شیب به میزان زیادی بستگی به باد ثابت در یک منطقه مشخص شده دارد.
مسابقات خارج شهری (کراس کانتری) – مسابقه بین نقاط مسیر که معمولاً بافاصله بین 50 تا 150 کیلومتر انجام میشود.
رکوردهای ملی/ بینالمللی
باوجود بهبود متناوب گلایدرها، دستیابی به این رکوردها سختتر و سختتر میشود. جدا از طولانیترین مسیر و بیشترین ارتفاع، نمونههایی از این رکوردها شامل مسافت تا هدف مشخصشده، مسافت در طول یک مسیر مثلثی، سرعت بیش از 100 کیلومتر در مسیر مثلث شکل و ... هستند.
دقت
مسابقات فرود آمدن نقطهای، که در آنها، خلبانها روی هدفهایی فرود میآیند که یک نقطه مرکزی 3 سانتیمتری تا دایره کامل 10 متری دارند.
امنیت
پاراگلایدینگ همانند تمام ورزشهای افراطی دیگر، یک فعالیت خطرناک است. نرخ مرگ و میر در این ورزش، معادل 2 در 10000 خلبان است. با استفاده از آموزش و مدیریت خطر، میتوان به میزان زیادی احتمال آسیب دیدن را کاهش داد. استفاده از تجهیزات مناسب مانند بالی که متناسب با سایز و سطح مهارت خلبان طراحی شده باشد، کلاه ایمنی، چتر نجات رزرو، و یک جلیقه محافظ با لایهی ضربهگیر نیز خطر را کم میکند. علاوه بر این، امنیت خلبان تحت تأثیر درک او از شرایط سایت، مانند تلاطم هوا، گرمای شدید، باد شدید و طوفان و موانع زمین، قرار دارد.
نظر کاربران
کاربر گرامی، لطفاً توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظرات شما درباره ی این مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که سوالی در رابطه با این مطلب دارید یا نیازمند مشاوره هستید، فقط از طریق تماس تلفنی با بخش مشاوره اقدام نمایید.