۲ ارديبهشت ۱۳۹۳

زندگی نامه جیمز کلرک ماکسول

۲ ارديبهشت ۱۳۹۳ 5953 بازدیدکننده 0 نظر
زندگی نامه جیمز کلرک ماکسول در این مقاله می خوانید

جیمز ماکسول یکی از موثرترین فیزیکدانان جهان به شمار می‌رود. به طور خاص، او گام‌های بلندی برای کمک به درک الکترومغناطیس برداشت و یک مدل واحد برای الکترومغناطیس ایجاد کرد.  ...

زندگی نامه جیمز کلرک ماکسول

زندگی‌نامه‌ی جیمز کلرک ماکسول

جیمز ماکسول یکی از موثرترین فیزیکدانان جهان به شمار می‌رود. به طور خاص، او گام‌های بلندی برای کمک به درک الکترومغناطیس برداشت و یک مدل واحد برای الکترومغناطیس ایجاد کرد. تحقیقات او در زمینه‌ی جنبش شناسی و الکتریسیته، پایه‌های مکانیک کوانتوم مدرن و نسبیت خاص را بنا گذاشت.

 

"کارهای جیمز کلرک ماکسول دنیا را برای همیشه تغییر داد." -آلبرت انیشتین

 

تولد و اوایل زندگی

جیمز در سال 1831 در شهر ادینبورگ اسکاتلند  متولد شد. از زمان کودکی او کنجکاوی طبیعی از خود نشان می داد و همیشه می‌پرسید چیزها چگونه آن طور حرکت و یا کار می‌کنند.

زمانی که جیمز 8 ساله بود مادرش از دنیا رفت و پدرش جان، مسئولیت پرورش او و خواهر ناتنی‌اش جین را به عهده گرفت. در سال 1841 او به آکادمی ادینبورگ رفت. جیمز یک دانش‌آموز رضایت‌بخش و خوب بود، اما به موضوعات خارج از مباحث مدرسه علاقه زیادی نشان می‌داد، به خصوص هندسه، نقاشی و ریاضیات. در 14 سالگی جیمز اولین مقاله‌ی علمی خود با نام منحنی بیضوی را نوشت.

 

رفتن به دانشگاه

در سال 1847 او به دانشگاه ادینبورگ رفت و در آنجا منطق، ریاضی و فلسفه‌ی طبیعی مطالعه کرد. با این حال، مانند زمان مدرسه، او بیشتر علاقه‌مند به دنبال کردن مطالعات خارج از برنامه‌ی تحصیلی خود بود. او روی خواص نور پلاریزه و منشور تحقیق می‌کرد و تحقیقات مهم اولیه‌ی خود را درباره ابزارهای الکتریکی و مغناطیسی انجام داد. در سن 18 سالگی او دو مقاله‌ی علمی دیگر را آماده کرد، ولی به دلیل اینکه جیمز خیلی جوان بود، آن مقاله ها توسط استادش با نام کلاند به جامعه‌ی سلطنتی راه یافت.  

 

رفتن به کمبریج و شروع کار

در سال 1850 او به دانشکده‌ی ترینتی در کمبریج رفت و تحت نظر استاد بزرگ، ویلیام هاپکینز ،ریاضی خواند. جیمز با رتبه بالا از ریاضیات فارغ‌التحصیل شد و توانست تا علایق تحقیقی خود را دنبال کند. در آن زمان آزمایش‌های او درباره‌ی تحقیق روی خواص رنگ‌ها بود. او اولین مقاله‌ی خود درباره‌ی خواص رنگ‌ها را در مارس 1855 به جامعه‌ی سلطنتی ادینبورگ رساند. کمی بعد در سال 1856 فرصتی برای وی پیش آمد تا سمت ریاست بخش فلسفه‌ی طبیعی در دانشگاه ماریسچال آبردین را به دست آورد. جیمز این پیشنهاد را پذیرفت. او در سال 1857 با کاترین ماری دوور ازدواج کرد.

 

نشان دادن نبوغ

در آبردین او بخشی از زمان خود را صرف سخنرانی و علامت‌گذاری اوراق امتحانی می‌کرد اما همچنان فرصت داشت تا زمینه‌های دیگر تحقیقاتی را دنبال کند. او توانست با ارائه یک توضیح منطقی درباره‌ی حلقه‌های زحل نبوغ قابل‌توجه خود را نشان دهد. این امر برای او 130 پوند پول و جایزه‌ی آدامز دانشگاه سنت جان کمبریج را در پی داشت.

 

پیشرفت در زمینه الکترومغناطیس

جیمز در سال 1860 دچار بیماری سخت ابله شد اما زنده ماند و به دانشگاه کینگ در لندن رفت. در لندن او با مایکل فارادی در موسسه‌ی سلطنتی آشنا شد و در کارهایش در زمینه‌ی الکترومغناطیس پیشرفت زیادی کرد، که از جمله آنها می توان ارائه یک مدل برای القا الکترومغناطیس را نام برد. جیمز کلرک در یکی از مهم‌ترین کارهایش نوشته است:

 

"سرعت آن آنقدر نزدیک سرعت نور است که به نظر می‌رسد ما دلیل محکمی داریم تا نتیجه بگیریم که خود نور (شامل گرمای تابشی و دیگر تابش‌ها در صورت وجود) یک تداخل الکترومغناطیسی است که از داخل میدان مغناطیسی بر طبق قوانین الکترومغناطیس انتشار می یابد" - تئوری دینامیکی میدان مغناطیسی

 

در سال 1865 جیمز به گلنیر(Glenair) در اسکاتلند بازگشت و کتاب نظریه‌ی گرما را نوشت.

در سال 1871، او به کمبریج بازگشت و کار ساخت آزمایشگاه کاوندیش را آغاز کرد.

 

اواخر زندگی و وفات

جیمز ماکسول در 5 نوامبر 1879 در سن 48 سالگی بر اثر سرطان شکم در گذشت. جیمز ماکسول یک دانشمند همه چیز دان واقعی بود. در کنار یافته‌های علمی او به شعر نیز علاقه داشت و از نقاشی لذت می‌برد. با این حال، بسیاری از هم دوره‌های او گفته‌اند که جیمز در موقعیت‌های اجتماعی اعتمادبه‌نفس و جذابیت کمی داشت. او به عنوان یک دانشمند غیرعادی معمولی شهرت یافته بود.

 

مذهب

ماکسول یک مسیحی اوانجلیک هم بود. او درباره رابطه با ارتباط میان علم و مسیحیت نوشته است:

"من فکر می‌کنم که دانشمندان و افراد دیگر باید از مسیح یاد بگیرند. و من فکر می‌کنم مسیحیانی که ذهنشان علمی است موظف‌اند تا به مطالعه‌ی علم بپردازند و دیدگاه آن‌ها نسبت به شکوه خدا ممکن است به بزرگی توانایی خودشان باشد. اما من فکر می‌کنم نتیجه‌ای که هر فرد در طی تلاش برای هماهنگ ساختن دانش خود با مسیحیت انجام می‌دهد، نباید به عنوان چیزی که دارای هرگونه ارزشی است تلقی شود، به جز ارزش برای خود فرد، و فقط برای او برای مدتی محدود، و نباید مهر یک جامعه را دریافت کند. ( پیش نویس پاسخ به یک دعوت برای ملحق شدن به موسسه‌ی ویکتوریا (1875)"

 

دستاوردهای علمی جیمز ماکسول

"معادلات ماکسول روی تاریخ بشریت بیش از هر ده رییس جمهوری تأثیر داشته است." - کارل ساگان

مشارکت‌های بزرگ ماکسول در علم عبارت‌اند از:

  • مشاهده‌ی حرکت میدان مغناطیسی با سرعت نور که ارتباط بین نور و الکترومغناطیس را نشان می دهد.
  • پیش‌بینی امواج و نوسان میدان های برقی و مغناطیسی.
  • نوشتن معادلاتی برای الکترومغناطیس که بعدها به نام معادلات ماکسول معروف شدند.
  • مفهوم میدان مغناطیسی که بعدها آلبرت انیشتین روی آن کار کرد و به تئوری نسبیت‌ خاص خود رسید.
  • کارهای او در زمینه‌ی نورشناسی و رنگ‌ها، پایه‌هایی عکاسی رنگی عملی را ایجاد کرد.
  • او همچنین به توضیح  پدیده‌ی کوررنگی کمک کرد.
  • او نظریه‌ی حرکت جنبشی گازها را ایجاد کرد، که توزیع ماکسول نامیده می شود.
  • کار روی ترمودینامیک
  • نظریه‌ی کنترل در رابطه با گاورنر گریز از مرکز در موتور بخار.

جیمز ماکسول توسط بسیاری از افراد به عنوان یکی از سه دانشمند بزرگ غرب در نظر گرفته می‌شود، در کنار اسحاق نیوتن و آلبرت انیشتین.

 

انیشتین خود یک بار کارهای ماکسول را به این شکل تشریح کرد:

"دقیق‌ترین و مفیدترین فردی که فیزیک از زمان نیوتن به خود دیده است."

 

 

مطالب دیگری که ممکن است بپسندید

نظر کاربران

    شما هم می توانید در مورد این مطلب نظر بدهید.

    کاربر گرامی، لطفاً توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظرات شما درباره ی این مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که سوالی در رابطه با این مطلب دارید یا نیازمند مشاوره هستید، فقط از طریق تماس تلفنی با بخش مشاوره اقدام نمایید.


    نام :
    ایمیل:
    متن مورد نظر:

    عضویت در خبرنامه wiki5040