سیدهارتا، که بعدها با عنوان بودا (فرد هدایت شده) شناخته شد، یک شاهزاده بود که راحتی کاخ را ترک کرد تا به دنبال روشنی برود. ...
بودا بنیانگذار مذهب بودا است.
سیدهارتا، که بعدها با عنوان بودا (فرد هدایت شده) شناخته شد، یک شاهزاده بود که راحتی کاخ را ترک کرد تا به دنبال روشنی برود. گفته میشود که او عدم حقیقت اصلی جهان را در سعادت نیروانا یافت و باقی زندگی خود را صرف آموزش به دیگران کرد تا یاد بگیرند چگونه از حلقهی بیپایان مرگ و زندگی رها شوند.
بودا تقریباً 400 سال پیش از میلاد مسیح، در یک کاخ با تمام امکانات راحتی و رفاهی متولد شد. گفته شده است در زندگی به عنوان یک شاهزاده، پدرش به دنبال فراهم کردن زندگیای بدون درد و اذیت از جهان برای سیدهارتای جوان بود.
با این حال، در زمانی از زندگی، بودا تصمیم گرفت به دنبال یافتن معنای بزرگتری از زندگی برود. بنابراین او با لباس مبدل کاخ را ترک کرد و در اطراف کشور مسافرت کرد. در آنجا سیدهارتا مرگ، پیری، بیماری و آزار و اذیتهایی را مشاهده کرد. این مسئله به او طبیعت ناپایدار زندگی را نشان داد، بنابراین او تصمیم گرفت معنای واقعی زندگی را بیابد.
سیدهارتا تصمیم گرفت دست از راحتیهای دنیایی بکشد و در میان مرتاضان جنگلها به دنبال روشنفکری برود. او کاخ را ترک کرد و همسر و فرزندان خود را تنها گذاشت تا به میان جنگلها سفر کرده و زمان خود را با دیگر مرتاضان سپری کند.
در جستجو برای روشنفکری، سیدهارتا به سختی روزه میگرفت به طوری که بدنش لاغر و ضعیف شد، با این حال هنوز هیچ روشنگری برای وی اتفاق نیفتاده بود. زمانی یک زن عابر به او مقداری غذا برای خوردن داد و سیدهارتا به این نتیجه رسید که به دنبال روشنفکری رفتن با شکنجهی بدن کاری اشتباه است. او قدرت خود را به دست آورد و تصمیم گرفت یک راه میانه را دنبال کرده و از روزهداری و پرخوری شدید دوری کند.
روزی سیدهارتا تصمیم گرفت تا زمانی که به روشنفکری برسد در زیر درخت بودهی (Bodhi) بنشیند. برای چندین روز او به دنبال نیروانا در مراقبه نشسته بود. او توسط نیروهای زیادی که تلاش میکردند تا مانع رسیدن او به هدفش شوند آزمایش شد.
با این حال، طبق تفاسیر، بودا موفق شد و توانست برای چند روز وارد آگاهی سعادتمند نیروانا شود. پس از بازگشت به آگاهی عادی، بودا تصمیم گرفت تا باقیماندهی عمرش را صرف آموزش به دیگران کند تا متوجه شوند چگونه از درد و رنج ذاتی دنیا رهایی یابند.
برای سالها، بودا در اطراف هندوستان، به خصوص اطراف جلگهی گُنگ و نپال، به سفر پرداخت و فلسفهی رهایی خود را آموزش داد. آموزشهای او شفاهی ارائه میشدند و تا سالها پس از مرگ او نوشته نشدند.
بعضی از اصول آموزشهای گاتاما بودا عبارتاند از:
چهار حقیقت اصیل: رنج عضوی ماندگار از زندگی است. منبع این درد جهل است و علائم مهم جهل دلبستگی و اشتیاق زیاد است. دلبستگی و اشتیاق میتوانند متوقف شوند. پیروی از راه اصیل هشتگانه سبب توقف دلبستگی و اشتیاق زیاد و در نتیجه توقف رنج میشود.
راه اصیل هشتگانه: درست درک کردن، درست فکر کردن، درست حرف زدن، درست عمل کردن، درست زندگی کردن، درست تلاش کردن، درست تمرکز کردن و درست توجه کردن.
عشق: بودا بر روی آرام کردن ذهن و جستجوی صلح که هرکس در خود دارد تاکید میکند. با صلح درونی میتوانیم نسبت به موقعیتهای بد با عشق، شفقت و بخشندگی واکنش نشان دهیم.
"یک فرد خشمگین را با عشق مغلوب کنید. "
"یک فرد بداخلاق را با خوبی مغلوب کنید. "
"یک فرد خسیس را با بخشندگی مغلوب کنید."
"یک فرد دروغگو را با راستی مغلوب کنید."
قدرت ذهن. بودا آموزش داد که این ذهن خود ماست که ایجادکنندهی رنجهایمان است. اما ما میتوانیم از این قدرت برای ایجاد شادی استفاده کنیم.
"بدترین دشمنان نیز نمی توانند به اندازهی افکار بیملاحظه به شما آسیب برسانند."
"هر چیزی که ما هستیم نتیجهی چیزی است که به آن فکر میکنیم."
"اگر یک فرد با افکار شیطانی حرف زده یا عمل کند، درد به دنبال او میآید."
"اگر یک فرد با افکار خالص حرف زده یا عمل کند، شادی به دنبال او میآید، مانند یک سایه که هیچگاه او را ترک نمیکند."
نظر کاربران
کاربر گرامی، لطفاً توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظرات شما درباره ی این مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که سوالی در رابطه با این مطلب دارید یا نیازمند مشاوره هستید، فقط از طریق تماس تلفنی با بخش مشاوره اقدام نمایید.