لئوناردو داوینچی چه کسی است؟گذری به زندگی معروفترین و نابغهترین مرد تاریخ هنر. ...
لئوناردو داوینچی (Leonardo da Vinci) |
|
سال تولد | 1452 |
سال وفات | 1519 |
کشور | ایتالیا |
لئوناردو داوینچی، مرد کامل رنسانس، سال 1452 در وینچی، روستایی در نزدیکی فلورانس متولد شد و توسط پدر بزرگ خود بزرگ شد.
در سال 1467 لئوناردو وارد استودیوی وروچیو (Verrocchio) شده و در همان سال عضو انجمن صنفی نقاشان گردید. او با وروچیو برای چند سال کار کرده ، و با او در انجام نقاشی ها همکاری می کرد و کارهای خاص مربوط به خودش را نیز انجام میداد.
در سال 1478 او تحت حمایت لورنزو باشکوه (Lorenzo the Magnificent) به یک هنرمند مستقل تبدیل شد.
دانش لئوناردو در چندین زمینه متنوع از جمله فلسفه، تاریخ طبیعی، کالبدشناسی ، زیستشناسی ، پزشکی، اپتیک، آکوستیک ، نجوم ، گیاه شناسی ، زمین شناسی ، علوم پرواز ، ریاضیات، هیدرولیک ، جنگ، و هنر گسترش داشت.
برای لئوناردو، نقاشی صرفاً یکی از چندین رسانه برای رساندن ایده ها بود، اما برای بیان ارزشهای معنوی، از دید لئوناردو نقاشی عالیترین رسانه به شمار می آمد. رنگ او گرم بود و مناظر پشت سر پرتره ها و یا صحنه های مذهبی در هاله ای لطیف احاطه شده بود. این اسفوماتو (sfumato)، که یک درجه بندی ظریف نور است که تأثیری جو مانند را برای پس زمینه ایجاد میکند، به تصاویر پیش زمینه حالت و کیفیتی سه بعدی می داد. لئوناردو در یادداشت های خود نوشته بود که سخت ترین و بالاترین هدف این نقاشی، به تصویر کشیدن " قصد روح انسان (مرد) است. "
یادداشت های به شدت مصور وی از جمله جذاب ترین ها اسناد در جهان هستند ، نه تنها برای ایده ها و اختراعات تجربی او، بلکه همچنین برای پیش بینی دقیق وی از جهانی که مدت ها پس از مرگ وی به وجود آمد.
در سال 1482 لئوناردو فلورانس را به مقصد میلان ترک کرد و نزدیک به بیست سال در آنجا اقامت گزید .او به دادگاه لودوویکو اسفورتزا (Lodovico Sforza) وابسته بود و استعداد خود را در موسیقی، تزئین، نمایش های با شکوه ، نقاشی از چهره ، و پروژه های مهندسی ، به ویژه ساخت سلاح برای جنگ و ساخت و ساز پل به کار انداخت.
از سال 1500، فلورانس خانه لئوناردو بود
او به طور گستردهای به ویژه در سال های 1502 و 1503 ، زمانی که کار بازرسی و ساخت استحکامات روستایی برای سزاره بورجا (Cesare Borgia) را انجام می داد، سفر میکرد. در طی این مدت او مونالیزا را کشید و همچنین کار کالبدشکافی اجساد در بیمارستان و کار بر روی مسائل نظری ریاضی را نیز انجام میداد.
لئوناردو در سال 1506 به میلان بازگشت و توسط فرماندار فرانسوی، چارلز دابوآز (Charles d'Amboise) مورد استقبال قرار گرفت.
زمانی که او در سال 1513 خدمت به جولیانو د مدیچی (Giuliano de'Medici)، برادر پاپ لئو دهم را شروع کرد 61 سال داشت. لئوناردو استعدادهای خود را در پروژه های معماری و مهندسی به کار گرفته و یادداشت های خود را برای رساله مشهورش در نقاشی (Treatise on Painting) ادامه داد.
فرانسوای اول فرانسه او را در سال 1517 به آمبواز دعوت کرد و لئوناردو در قصر کوچک کلو، با افتخار زیاد و با داشتن احترام پادشاه و دادگاه زندگی می کرد. او در سال 1519 درگذشت و در کلیسای سنت فلورنتین ، که بعدها در طول انقلاب فرانسه نابود شد، به خاک سپرده شد .
طبق برخی از تحقیقات انجام شده، نظریه ای داده شده است که لئوناردو داوینچی، عضوی از یک فرقه سری بوده که خورشید پرست بوده و حضرت مسیح را در نقاشی شام آخر، به عنوان الاهه خورشید در نظر گرفته و حواریون او همانند 12 ماه سال در اطراف او قرار دارند و بر بالای سر هر کدام از آنها، حلقه ای روشن که نمادی از خورشید است قرار گرفته است. در این نقاشی که در میان آثار آورده شده است، سر حضرت مسیح بر بالای کوه های پس زمینه نیز قرار گرفته که نمادی از طلوع خورشید می باشد.
نظر کاربران
کاربر گرامی، لطفاً توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظرات شما درباره ی این مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که سوالی در رابطه با این مطلب دارید یا نیازمند مشاوره هستید، فقط از طریق تماس تلفنی با بخش مشاوره اقدام نمایید.