حتی اگر در زندگی خود دیدی مثبت داشته باشید، ممکن است افراد بدبین دیگر روی شما تاثیر منفی بگذارند. چگونه می توان جلوی این اثرات را گرفت؟ ...
اگر چه ممکن است شما دیدی مثبت و متعادل در مورد زندگی داشته باشید ولی سر و کار داشتن با افراد بدبین و منفی گرا در خانه، سر کار، مدرسه و در بازی میتواند پس از مدتی واقعاً بر روی شما تأثیر گذاشته و شما را افسرده و دلسرد کند. انرژی منفی بر دیگران تأثیر میگذارد و موجب ایجاد احساس غم و مصیبت میشود. مبارزه با این تفکرات منفیگرایانه نیز بسیار سخت و انرژی بر خواهد بود. به خصوص اگر نقش شما در این میان، تشویق کردن و دادن پیشنهادهای مختلف به یک فرد منفی گرا برای دیدن نیمه پر لیوان باشد، وضعیت برای شما از این هم بدتر خواهد بود. چرا که این شرایط به یک عادت همیشگی تبدیل خواهد شد. شما تلاش میکنید دنیای آنها را کمی بهتر و شاد تر کنید ولی در عوض آنها هر چیزی که نشان از حالت مثبت تر زندگی دارد را از بین میبرند.
زمانی که فردی تلاش میکند دیدگاه شما از نیمه پر لیوان را به دیدن نیمه خالی آن تغییر دهد، از روشهایی که در ادامه گفته میشود استفاده کنید تا در مورد زندگی خود همچنان مثبتگرا بمانید و تحت تأثیر نگرش منفی افراد بدبین قرار نگیرید.
ممکن است در ابتدا به دلیل نگرش مثبتتان متوجه منفی گرایی و نگرش منفی شخص دیگر نشوید. البته با گذشت زمان نگرش منفی آنها بیشتر مشخص میشود. اما بسیاری از افراد خوشذات در مقابل افراد منفی گرا توجیهاتی همانند گفتن " این فقط یک مقطع کوتاه از زندگی است" میآورند.
نشانههای نگرش منفی و بدبینی اینها هستند:
همیشه معتقدند هیچچیز در زندگیشان خوب پیش نمی رود
هنگامی که مسائل آن طور که انتظارش را داشتند اتفاق نمیافتند، ناامید میشوند
در همه چیز، نکات منفی را میبینند
همیشه دلایل و بهانههای بسیاری در مورد آنکه چرا هیچچیز خوب پیش نمی رود، دارند
حتی ممکن است به صورت نامحسوس، شما را به خاطر اینکه مسائل آن طور که انتظارش را نداشته پیش نرفتند مقصر بدانند!
ممکن است شما منفی گرایی فرد را تقویت کنید. اگر عکسالعمل همیشگی شما این است که سعی میکنید مشکلی که از نظر فرد منفی گرا وجود دارد را حل کنید، در واقع ممکن است شما با دادن پاداش، روحیه دادن ، توجه کردن به او، ایجاد شرایطی که باعث شود او شاد تر باشد یا صرف انرژی خود برای تغییر نگاه منفیگرایانه او، این رفتارش را تأیید کرده باشید.
خیلی از افراد منفی گرا نمیخواهند همانند شما خوشبین باشند. بر عکس، او رفتار خوب و نگاه خوشبینانه شما را به صورت راهی برای هدایت شما به سمت منفی نگری میبیند. او بیشتر به دنبال آن است که انجام تمام کارهای سخت در برنامههای آینده، ارائه ایدهها و راهحلها برای اثبات اینکه او در اشتباه است را به گردن شما بیندازد. درحالیکه شما تلاش میکنید فرد منفی گرا را متقاعد کنید که شرایط در نهایت خوب خواهد شد، این مسئله باعث میشود فرد بدبین از اینکه در مرکز توجهات است لذت ببرد، ولی او همچنان سرسختانه بر عقیده خود باقی میماند. در نهایت تنها نتیجه کار شما، تقویت روحیه منفی نگری و رفتار منفیگرایانه او خواهد بود.
برای مسائلی و مشکلاتی که فرد منفی گرا از آنها شکایت میکند، چاره گزینی نکنید.
سعی نکنید او را متقاعد کنید که همه چیز روبهراه خواهد شد.
به دنبال ارائه راه حل و برنامهریزی برای رفع مشکلات و شکایات فرد بدبین نباشید.
در مورد مشکلاتی که برای فرد منفی نگر پیش آمده است، احساس گناه نکنید.
یعنی اگر او نمیخواهد خودش را تغییر دهد، نتیجه کارهایش بر عهده خود او خواهد بود.
فرد منفی گرا، نکات منفی را میبیند، پس بگذارید نتیجه این بدبینی و منفی گرایی خود در مورد مسائل مختلف و زندگی هم برای خودشان باشد. در واقع کسی که معتقد است همه چیز اشتباه است و همیشه اتفاقاتِ ناخوشآیند از موفقیت او جلوگیری میکنند، یکی از خصوصیات کلیدی هوش هیجانی که همان خوش بینی است، را ندارد. بهتر است قبول کنید که این فرد میتواند به انتخاب خود دنیا را مکانی بسیار بد و سرد و بیروح ببیند و مطابق بادید خود از دنیا زندگی کند، یا بر خلاف آن تصمیم بگیرد زندگی را لذتبخش تر و روشن تر و شاد تر ببینند. اگر شما مرتباً برای فرد منفی گرا دل بسوزانید و تنها تکیهگاه او برای داشتن دیدی مثبت باشید، تغییر و تحول در شخصیت منفی بین او هیچگاه به وجود نخواهد آمد.
به جای آن بهتر است تمام انرژی خود را صرف ساخت و بالا تر بردن روحیه، خوش بینی و مثبت نگری خود کنید.
به فرد بدبین بگویید او باید خودش تصمیماتی بگیرد که به بهتر شدن اوضاع منجر شود. گاهی با این وضعیت رو به رو میشوید که فرد مقابل در تصمیمگیری قاطع و مطمئن نیست و از شما میخواهد که مسئولیت تصمیمگیری را بر عهده بگیرید. ولی شما نباید بگذارید او از زیر بار این مسئولیت فرار کند.
هنگامی که شما قبول نمیکنید جهت بهبود شرایط فرد منفی گرا به جایش تلاش کنید، چندان دور از انتظار نخواهد بود که او از دست شما دلخور، عصبانی یا نسبت به شما بیاعتماد شود. هر چه رابطه نزدیک تر باشد، احتمال اینکه بدبینی و منفی نگری به شکل استفاده محسوس یا نامحسوس از طرف مقابل مورد استفاده قرار گیرد بیشتر خواهد بود.
اگر فرد منفی نگر نمیخواهد کاری که شما میکنید را انجام دهد، بهتر است در مورد نگرانیها و مشکلات با او هم دردی کنید و از نظر معنوی کمکحال او باشید. اشاره و تمرکز مستقیم بر مسائلی که فرد در موردشان بدبین است و ابراز همدردی در مورد نگرانیها، مشکلات، ناخوشیها و ... عملی محبتآمیز و درعینحال روشی ماهرانه و ظریف برای برجسته کردن آن مسائل است. با این کار شما به مشکلات او توجه کرده و نشان میدهید که احساس او را درک میکنید در نتیجه او متوجه خواهد شد که شما مشکلات او را درک میکنید و برای او اهمیت قائل هستید، ولی همچنان نظرتان تغییر نکرده است.
به طور مثال به فرد منفی گرا که تمایلی به ملحق شدن به شما در انجام فعالیتها ندارد، اجازه دهید به خانه برود، ماشین را بر دارد، یا همراه شما نیاید. با این حال شما بدون او آن کار را انجام دهید. مثلاً بگویید: " خیلی متأسفم که شرایطت بد است. اگر کاری هست که باعث میشود احساس بهتری داشته باشی، همان را انجام بده (مثلاً برو خانه، همین جا بمان، کارهای آسان تر را انجام بده و ...) "
هم دردی در مورد فرد منفی نگر روش بسیار خوبی برای نشان دادن تفاوت میان مثبت اندیشی و منفی گرایی، بدون نیاز به صرف انرژی زیاد برای متقاعد کردن فرد منفی گرا جهت دیدن نیمه پر لیوان است. به این صورت، شما میگویید از اینکه اوضاع به این شکل است متأسف هستید ولی خودتان را درگیر تفکرات منفیگرایانه او نمیکنید.
در همه چیز، نکات مثبت آن را ببینید و به خودتان یادآوری کنید که هر کسی در صورت بررسی موشکافانه و سرسختانه یک چیز، میتواند نقص و مشکل در آن پیدا کند. مشکل تر از آن، پیدا کردن راه حل و انجام اقدامی مثبت در آن جهت بر طرف کردن آن مشکل است. در واقع به جای متقاعد کردن فرد منفی گرا از طریق بحث و گفت و گو و آوردن دلایل محکم، بهتر است خیلی ساده به زندگی مثبت اندیشانه خود برسید و بگذارید اعمال و رفتار شما، به جای شما سخن بگویند.
وقتی فرد منفی گرا، در منفی نگری و صحبت از بدبینی افراط میکند، به حرف او گوش ندهید. نظرات بدبینانه او را نادیده بگیرید. اگر او چیزهایی میگوید که شما را تحت تأثیر قرار میدهد و شما را مأیوس میکند، به آنها توجهی نکنید. سعی کنید در عوض به چیزهای مثبت فکر کنید و هنگامی که فرد بدبین با شما صحبت میکند، بر روی آن چیزها مثبت تمرکز کنید. ممکن است با این کار کمی رویاپرداز به نظر برسید ولی بسیار بهتر از آن است که در مواجه با این افراد احساس بدبختی و ناخوشی داشته باشید.
سعی کنید از فرد منفی گرا دورباشید تا بتوانید دید مثبت و خوشبینانه را همچنان در خود پویا نگهدارید.
اگر در اطراف فرد بدبین احساس ناامیدی و یأس میکنید، فهرستی از 5 چیز خوب در زندگیتان، بر روی کاغذ یا در ذهن تهیه کنید. زمانی که افکار منفی واقعاً شما را مأیوس و ناامید میکنند، از موارد داخل لیست به عنوان یک سپر در برابر آنها استفاده کنید.
در صورتی که مطمئن هستید افراد منفی نگر باعث یاس و ناامیدی شما میشوند، اگر امکانش وجود دارد بهتر است که اصلاً با آنها در ارتباط نباشید. هر چند اگر این افراد از دوستان، همکاران یا خانواده شما هستند، دوری کردن از آنها نه امکانپذیر است و نه روشی است که کسی مایل به انجام آن باشد. در این موارد، حداقل کردن زمانی را که با آنها میگذرانید میتواند به سود سلامت و حس و حال خودتان باشد.
روابط دوستانه موثری با دیگر افراد خوشبین و مثبت اندیش ایجاد کنید. گذراندن زمان بیشتر با افراد خوشبین باعث افزایش روحیه شما شده و به شما اطمینان میدهد که وضعیت سلامت ذهن شما در حالت مناسب خود قرار دارد.
ولی برای قطع رابطه با افراد مختلف به دلیل تفکرات منفیگرایانه آنها، باعجله اقدام نکنید. یادگرفتن کنار آمدن با افرادی که همانند ما نیستند، قسمت مهمی از فرآیند خودسازی و اجتماعی بودن است. داشتن محدودیتهایی در موضوع گفت و گو با افراد بدبین و میزان زمانی که تحت تأثیر رفتار آنها هستید، روشی موثر و مفید برای مهار کردن حس ناخوش آیندی که در ارتباط با آنها ممکن است پیدا کنید، است.
نگاه منفیگرایانه به مسائل تنها خصوصیت آنها نیست! ویژگیهای بسیار پیچیدهتری هم در هر فرد وجود دارد، بنابراین به جای تمرکز بر روی جنبههای منفی به دنبال جوانب مثبت شخصیت او نیز باشید. آیا او فردی باهوش است؟ از شما حمایت میکند؟ آیا او آنقدر خاص و ویژه هست که به آنچه دیگران در مورد او میگویند اهمیت نمیدهد؟ آیا کار با او خوب و راحت است؟ بر روی ویژگیهای مثبت هر فرد تمرکز کرده و به دنبال متعادل کردن موارد مثبت و منفی باشید، و در همین حال نگرش خود را قاطعانه حفظ کرده و مسئولیت بهتر کردن شرایط برای آنها را قبول نکنید، تا آنها راه خروج از منفی گرایی را به خودی خود پیدا کنند.
همانند فهرستی که در مورد 5 چیز مثبت در زندگی خود درست کردید، سعی کنید حداقل 3 ویژگی مثبت نیز در مورد فرد بدبین و منفی گرا یافته و هنگامی که با او در ارتباط هستید آنها را ذهن خود مرور کنید. همچنین در صورتی که فرد منفی گرا فراموش کرده در چه زمینههایی خوب است میتوانید فهرست ویژگیهای مثبتش را به او یادآوری کنید.
اگر فرد مقابل در طرز تفکر خود بسیار سرسخت است، سعی نکنید او را تغییر دهید. دوستی که فقط به یک گفت و گوی نیروبخش و کمی روحیه دادن نیاز دارد را میتوان به راحتی کمک کرد، ولی از تلاش برای تغییر شخصیت افراد بدبین خودداری کنید (چرا که عملاً وقت خود را هدر میدهید)
به او بفهمانید که او به شما احساس بدی میدهد. راههای زیادی برای گفتن این مطلب وجود دارد. در مورد آن خوب فکر کنید چرا که نباید آنها را بیش از آنچه هستند، منفی گرا تر کنید.
منفی گرایی همیشه هم بد نیست. برخی از فلاسفه معتقد بودند که منفی گرایی تنها راه شادی واقعی در زندگی است، زیرا اگر همیشه انتظار بدترینها را داشته باشید، هیچگاه ناامید و دلسرد نمیشوید. و در مقابل احتمالاً یک فرد مثبت اندیش جواب خواهد داد: " درحالیکه برای بدترینها آماده میشوی، انتظار بهترینها را داشته باش"
همه مسائل دارای ویژگیهای مثبت نیستند. اتفاقات بد رخ میدهند ولی این اتفاقات به این معنی نیست که آیندهای بسیار بد رو به روی شماست. اینکه هر اتفاقی را قبل از آنکه رخ دهد، یک مصیبت و بدبختی به حساب آورید، بدبینی و منفی نگری است.
علت منفی گرایی ممکن است افسردگی باشد. اگر چنین باشد، فرد منفی گرا نیاز به کمکهای پزشکی و حرفهای دارد.
نظر کاربران
کاربر گرامی، لطفاً توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظرات شما درباره ی این مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که سوالی در رابطه با این مطلب دارید یا نیازمند مشاوره هستید، فقط از طریق تماس تلفنی با بخش مشاوره اقدام نمایید.