در این مقاله با 10 حیوان حقهباز که با ترفندهایی مرگبار، شکار میکنند آشنا میشوید. ...
شکارچی بودن چندان کار آسانی نیست. بسیاری از حیوانات شکارچی باید طعمه خود را تعقیب کنند. آنها تنها هر چند وقت یکبار موفق به شکار میشوند و اغلب انرژی ارزشمندی را در این فرآیند از دست میدهند. حتی ممکن است این حیوانات در خطر مجروح شدن یا کشته شدن توسط طعمه قرار بگیرند. با این حال، برخی از این حیوانات شکارچی، شگردها و سازگاری های ویژه و اغلب شگفتانگیزی کسب کردهاند که به آنها اجازه میدهد طعمه خود را بدون اینکه تا لحظه آخراحساس خطر کند فریب دهند. در این مقاله با 10 مورد از حیوانات حقه باز شکارچی آشنا میشویم.
این مارها که در مکزیک و آمریکای مرکزی یافت میشوند، زیرتیرهٔ چال مارها (pitviper) بوده و ارتباط نزدیکی با مارهای افعی دهان پنبهای و کله مسی که در قسمتهای جنوبی ایالاتمتحدهٔ یافت میشوند دارند. این مارها بسیار سمی هستند. نیش آنها منجر به نکروز (بافت مردگی)، خونریزی، و حتی از کار افتادن کلیهها میشود. قربانیانی که پس از نیش مارهای کانتیل، تحت مراقبتهای پزشکی قرار نمیگیرند بهاحتمال زیاد ظرف چند ساعت جان خود را از دست خواهند داد.
اما این چال مارها ترجیح میدهند زهرشان را برای طعمهٔ خود ذخیره کنند. آنها از هر حیوان کوچکی که قادر به شکارشان باشند، اعم از پرندگان، قورباغهها، مارمولکها و پستانداران کوچک تغذیه میکنند.
مارهای کانتیل، برخلاف کفچه مارهایی همانند مارهای کبری و مامبا که بهسرعت حرکت میکنند، بدنی کوتاه و سنگین دارند و نمیتوانند طعمه را بهسرعت تعقیب کنند. در عوض از ترفند زیرکانهای برای کشاندن قربانیان خود به محدودهٔ حمله استفاده میکنند.
دم این مار دارای نوکی به رنگ زرد روشن یا نسبتاً سفید است، و این مار میتواند دم خود را بهگونهای حرکت دهد که شبیه یک کرم در حال حرکت به نظر برسد. ازآنجا که بسیاری از طعمههای مار کانتیل ازکرم ها تغذیه میکنند، فریب خورده و به مار نزدیک میشوند یا حتی به دم آن حمله میکنند. و سپس این مار، طعمه را که به گمان خود در حال شکار بوده نیش میزند و سم مهلکش را به آن تزریق میکند.
این مارها به دلیل دم زردرنگ یا سفیدرنگشان، در برخی از نواحی مکزیک و آمریکای مرکزی رابو دِ اواِسو (rabo de hueso) نامیده میشوند که به معنای "دم استخوانی" است، زیرا ازآنجا که بقیه قسمتهای بدن این مار تیره رنگ است، اینطور به نظر میرسد که پوست دم آن کنده شده است. مارهای دیگری که از این ترفند شکارموسوم به فریب دمی (caudal luring) استفاده میکنند، مارهای کله مسی آمریکای شمالی، مارهای افعی مرگبار دراسترالیا، و بوای دومریل (Dumeril) در ماداگاسکار هستند.
این حیوان درنده بدنام، بزرگترین لاکپشت آب شیرین در آمریکای شمالی است. این لاکپشت میتواند به وزن 100 کیلوگرم یا بیشتر برسد و در دریاچهها، رودخانهها و مردابهای ایالاتمتحدهٔ جنوبی زندگی میکند. این حیوان اگر چه مجهز به آروارههای قدرتمند و پنجههای تیز است با این حال یک لاکپشت است و نمیتواند طعمهٔ خود را با سرعت زیادی تعقیب کند. در عوض از یک ترفند شکار شیبه به ترفند چال مار کانتیل استفاده میکند.
این لاکپشت با دهان بازبهصورت بیحرکت در آب باقی میماند، بهگونهای که مانند یک سنگ به نظر میرسد. زبان این لاکپشت دارای یک زائدهٔ گوشتی کرم مانند است و میتواند آن را بهگونهای حرکت دهد که حتی بیشتر شبیه یک کرم شود. ماهیهای کوچک، قورباغهها و حتی دیگر لاکپشتها با این باور که غذا یافتهاند فریب خورده و به محض اینکه بهقصد حمله به کرم وارد دهان این لاکپشت تمساحی میشوند، لاکپشت دهان خود را با نیروی زیادی می ببندد و بلافاصله طعمه خود را میکشد.
این روش زیرکانه، در طول روز که طعمه به وضوح قادر به دیدن زبان کرم مانند این لاکپشتها میباشد مؤثرتر است. به هنگام شب، این لاکپشت در بستر دریاچه یا رودخانه قدم زده و از هر حیوان مرده و یا حیوان کندی که پیدا میکند، تغذیه میکند.
کوسههای wobbegong از عجیبترین و خارقالعادهترین کوسهها هستند. این کوسهها اغلب در استرالیا دیده میشوند و نام خود را نیز از این زبان گرفتهاند. (نام این کوسهها در زبان بومی استرالیایی به معنای"ریش پرپشت" است).
این کوسهها به آرامی حرکت میکنند و طعمه را تعقیب نمیکنند. در عوض در بستر دریا بیحرکت باقی میمانند و با تکیهبر استتار، خود را هم از طعمه و هم از حیوانات درنده پنهان میکنند. زائدههای عجیب گوشتی که دور دهان این کوسهها وجود دارد، در خدمت دو هدف قرار میگیرد: پنهان کردن طرح بدنی کوسه و در نتیجه بهبود استتار آن، و کشاندن ماهیهای کوچک و دیگر حیوانات به میدان دسترسی آن.
یکی از گونههای کوسه wobbe gong از روش دیگری برای به دام انداختن طعمه استفاده میکند. در واقع این روش همان روشی است که چال مارهای کانتیل استفاده میکنند. این کوسه موسوم به Tassled wobbegong، با تکان دادن دم خود، ماهیهای کوچکتر را به محدوده حمله میکشاند. این کوسه که بسیار انعطافپذیر است میتواند در کسری از ثانیه دور زده و هر ماهیای را که سعی دارد دم این کوسه را از نزدیک بررسی کند ببلعد.
دم کوسه Tassled wobbegong دارای قسمتی چند شاخه و نقطهٔ سیاهی است که شبیه یک چشم به نظر میرسد و باعث شباهت بیشتر دم این کوسه به ماهیها میشود. گرچه بزرگترین گونه این کوسهها میتوانند تا 3.5 متر رشد کنند اما انسانها را بهعنوان طعمه نمیدانند و تنها در صورتی که مورد آزار قرار بگیرد، به انسان حمله میکنند.
ماهیان ماهیگیر در اعماق دریا زندگی میکنند و به دلیل ظاهر هیولا مانند و عادات تولید مثل عجیب خود کاملاً شناخته شده هستند. علاوه بر این، این ماهیها معروفترین شکارچیانی هستند که برای شکار، از طعمه گول زننده استفاده میکنند. این جالب است که تنها جنس ماده این ماهیان اندام به دام انداختن طعمه را دارند. این اندامها در واقع مهرههای پشتی هستند که مانند یک قلاب ماهیگیری از بالای دهان ماهی بیرون زدهاند. در انتهای این مهرهها یک عضو حباب مانند وجود دارد که حاوی باکتریهای درخشانی است که نور سبز آبی شبیه به نور کرم شبتاب تولید میکند.
به دلیل آنکه پوست ماهیان ماهیگیر، به جای بازتاب نور آبی طعمه، آن را جذب میکند، دیگر موجودات اعماق دریا تنها قادر به دیدن اندام شکار این ماهیان هستند. این ماهی شکارچی در تاریکی غیر قابلدیدن است. هنگامی که یک ماهی یا بیمهره بدشانس به اندام شکار نزدیک میشود، این ماهیان شکارچی آنها را بهصورت کامل میبلعد. شکم و استخوانهای این ماهی به قدری انعطافپذیر است که میتواند طعمههای تا دو برابر اندازه خود را ببلعد.
مارهای شاخکدار در آسیای جنوب شرقی یافت میشوند و گونههای کاملاً آبزی هستند که عمدتاً از ماهیها تغذیه میکنند. قابل توجه ترین ویژگی این مارها وجود شاخکهای گوشتی عجیب روی پوزهٔ آنهاست. این شاخکها در واقع حسگرهای مکانیکی بسیار حساسی هستند که به مار این امکان را میدهند که متوجه لرزههای ناشی از حرکت هر ماهی در اطرافشان شود و به آنها حمله کند. مشخصهٔ جالب دیگر در مارهای شاخکدار سرعت بالای آنها در حمله است. این مارها تنها ظرف 15 هزارم ثانیه طعمه خود را شکار میکنند. اما ماهیها سرعت عمل شگفتانگیزی دارند و گاهی اوقات حمله سریع این مارها کافی نیست، بنابراین از حقه زیرکانهای برای کشاندن ماهی به سمت خطر استفاده میکند. هنگامی که ماهی نزدیک میشود، مار شاخکدار بدنش را بهصورت موجی به سمت آن حرکت میدهد، ماهی بلافاصله در جهت مخالف حرکت میکند، مار شاخکدار که این را میداند، سرش را در جهتی قرار میدهد که ماهی مستقیماً وارد دهانش شود.
مارهای سمی کانتیل، لاکپشتهای تمساحی و کوسههای wobbegon، همگی با استفاده از بخشهایی از بدن خود حیوانات را فریب داده و به دام میاندازند. اما حواصیل سبز بدون داشتن این مزیت، موفق به کشاندن طعمه به محدودهٔ حمله میشود. این پرندگان برای فریب طعمههای خود از طعمه استفاده میکنند.
در واقع حواصیل سبز به انداختن اشیای کوچک بر سطح آب شناخته شده است. به این ترتیب ماهیهای کوچک فریب خورده و به امید آنکه آن شی قابل خوردن باشد آن را بررسی میکنند و سپس حواصیل بهسرعت قربانی از همهجا بیخبر را شکار میکند.
همه حواصیلهای سبز از این روش استفاده نمیکنند. اما آن دسته از حواصیلهایی که از این روش استفاده میکنند، بسیار تبحر پیدا میکنند و حتی انواع مختلف طعمه را برای فریب دادن شکار امتحان میکنند. دیده شده است که بعضی از حواصیلها، نانی را که انسانها بهعنوان غذا به اردکهای برکه میدهند را دزدیده و از آنها بهعنوان طعمه استفاده میکنند. مشخصشده است که حواصیلهای دیگر، ماهیهای کوچک را شکار کرده ولی به جای خوردن این ماهیها، از آنها بهعنوان طعمه برای فریب ماهیهای بزرگتر استفاده میکنند.
کسی نمیداند که حواصیلهای سبز چگونه یاد گرفتهاند که با استفاده از طعمه ماهی شکار کنند. برخی از دانشمندان معتقدند که حواصیلهای سبز این کار را از انسانها آموختهاند و برخی دیگر بر این عقیده اند که این پرندگان با مشاهده ماهیهای کوچکی که هر شیء یا حیوانی را که به آب میافتد بررسی میکنند، این ترفند را آموختهاند. به هر حال واضح است که این رفتار غریزی نیست و همین باعث میشود که حواصیل سبز احتمالاً باهوشترین حیوان شکاری در این لیست باشد.
حشرات قاتل از جمله مرگبارترین حشرات شکارچی هستند. این حشرات سرعت بالایی ندارند اما از روشهای مختلف و زیرکانهای برای شکار استفاده میکنند. برخی از آنها برای شکار مورچه خود را به شکل مورچه در میآورند. دیگر حشرات قاتل با استفاده از استتار در کمین طعمه مینشینند.
نوعی از شگفتانگیز ترین حشرات قاتل عمدتاً از عنکبوتها تغذیه میکنند. هنگامی که این حشره تار عنکبوتی مییابد از پاهایش برای ضربه زدن به نخهای ابریشمی تاراستفاده میکند و با این کار باعث ایجاد ارتعاشاتی میشود که بسیار شبیه ارتعاشات تولید شده توسط حشرهای است که در تار گیرافتاده است. عنکبوت این ارتعاشات را حس کرده و حمله میکند اما توسط حشره قاتل موردحمله قرارگرفته و کشته میشود.
این روش مردن واقعاً بیرحمانه است. درست مانند اینکه کسی در خانه را بزند و بگوید که پیتزا آورده است. شما درحالی که دهانتان آب افتاده است در را باز میکنید، اما با این کار فلج و بلعیده میشوید.
این حیوانات که از خانواده راکون ها هستند بانام کواتی موندی (coatimundi) نیز شناخته میشوند و در مکزیک، آمریکای مرکزی و جنوبی، به همراه تعدادی در تگزاس، آریزونا، و نیومکزیکواقع در ایالاتمتحدهیافت میشوند. کواتی های ماده و نیز نرهای جوان در گروههای بزرگ زندگی میکنند و نرهای بالغ اغلب بهتنهایی زندگی میکنند.
این حیوانات به دلیل هوش بالایشان شناخته شدهاند و اگر چه عمدتاً از کرمها، میوهها و حشرات تغذیه میکنند اما مجهز به دندانهای نیش بزرگ و پنجههای قدرتمند هستند و گهگاه قادرند حیوانات بزرگتر را شکار کنند. گفته میشود که یکی از غذاهای موردعلاقهٔ کواتی ها ایگوانای سبز میباشد.
این مارمولکهای بزرگ (ایگوانا) اغلب در درختها یافت میشوند، بنابر این کواتی ها بهصورت گروهی آنها را شکار میکنند. برخی از آنها از درختها بالا رفته و با ترساندن ایگوانا آن را وادار به پرش به زمین میکنند و کواتی های دیگر بهسرعت به آن حمله میکنند. از شانس بد ایگوانا، آنها بهطور غریزی اینطور برنامهریزی شدهاند که هنگام احساس خطر به سمت زمین بپرند و به این دلیل ترفند کوا تی ها بسیار ساده اما موثراست.
کرمهای شبتاب به راستهٔ قاب بالان تعلق دارند و نوعی سوسک به شمار میآیند. ویژگی بارز کرمهای شبتاب قابلیت تولید نور (زیست تابی) آنهاست. اکثر کرمهای شبتاب جهت برقراری ارتباط با یکدیگر که اغلب برای جذب یک جفت است از نور خود استفاده میکنند.
موضوع کرم شبتاب فوتینوس (Photinus) به این صورت است: فوتینوس (Photinus) های ماده، بالهای بسیار کوچکی دارند و قادر به پرواز کردن نیستند، اما برخلاف آنها، فوتینوس (Photinus) های نر میتوانند پرواز کنند. در فصل جفتگیری، فوتینوس (Photinus) های نر برای جذب مادهها پرواز کرده و از خود نور ساطع میکنند. فوتینوس (Photinus) ماده، نرها را مشاهده کرده و با تابش خود به آنها پاسخ میدهند. ازآنجا که هرگونه از کرمهای شبتاب، الگوی تابش خاص خود را دارند، جنس نر میتواند بهراحتی جفت خود را از مادههای متعلق به گونههای دیگر تشخیص دهد.
و حالا کرم شبتاب فوتوریس (photuris): این موجود رفتار جنس ماده گونههای دیگر را بررسی کرده و الگوی تابش آنها را برای جذب نرها تقلید میکنند. هنگامی که جنس نر برای جفتگیری به زمین فرود میآید، کرم شبتاب فوتوریس (photuris) خود به آنها حمله کرده و آنها را میبلعد. بله، این حتی از خورده شدن بهوسیله فروشنده تقلبی پیتزا هم بدتر است!
کرم شبتاب فوتوریس (photuris) (که گاهی "کرم شبتاب افسونگر" نامیده میشود) با خوردن فوتینوس (Photinus) نر، نه تنها وعدهٔ غذای خوبی به دست آورده است بلکه ایمنی در برابر خطر نیز کسب کرده است، زیرا کرمهای شبتاب فوتینوس (Photinus) دارای مواد شیمیایی خاصی هستند که از آنها در برابر حیوانات شکارچی مانند پرندهها و عنکبوتها محافظت میکند. فوتوریس (photuris) ها فاقد این ماده دفاعی شیمیایی هستند.
رومیهای باستان به هیولایی به نام کروکوتا (Crocotta) اعتقاد داشتند. گفته میشد که این هیولا جانوری شبیه به گرگ و بومی هند و اتیوپی بوده است که میتوانست زبان انسانها را تقلید کند. این هیولا هنگام گرسنگی نزدیک روستاها یا خانههای انسانها پنهان شده و با دقت به صحبتهای مردم گوش میداد. درنهایت نام کسی را یاد میگرفت و با صدا کردن نامش او را به سمت جنگل کشانده و میبلعید.
اگر چه این داستان جالب و ترسناک است اما هیولای کروکوتا نمونهٔ اغراقشدهٔ یک جانور واقعی به نام کفتار است که در واقع میتواند یک سری صداهایی عجیب شبیه صدای انسان درآورد، اما هرگز قادر به تقلید سخن گفتن نیست. امروزه نام علمی کفتار خالدار Crocuta crocuta)) از این حیوان افسانهای گرفته شده است. با این حال، یک حیوان شکارچی خاص که صدای قربانیانش را تقلید میکند وجود دارد.
اخیراً کشف شده است که گربه سان درختی کوچکی به نام مارگای که در مکزیک، آمریکای مرکزی و آمریکای جنوبی زندگی میکند میتواند صدای بچه میمونهای جنگلی که در خطر قرارگرفتهاند را تقلید کند. و این قاعدتاً باعث جذب میمونهای بالغ نگران شده و به این ترتیب مارگای به آنها حمله کرده و آنها را شکار میکند.
دانشمندانی که در حین تحقیقات در برزیل شاهد این ترفند مارگای بودند نمیتوانستند آنچه را که دیده بودند باور کنند اما این ترفند برای بومیها شگفتانگیز نبود. بومیها به دانشمندان اطلاع دادند که مارگای میتواند صدای حیوانات دیگر مانند تینامو (پرندهای فاقد قدرت پرواز) و آگوتی (جوندهای بزرگ) را نیز تقلید کند. بومیها حتی مدعی هستند که پوما و جگوارها نیز گاهی اوقات از تقلید صدا برای شکار استفاده میکنند.
مردم هند و سیبری نیز گزارش دادهاند که ببرها میتوانند با تقلید صدای گوزنها، این حیوانات گیاهخوار را به کمینگاه بکشانند. گرچه این مطلب تاکنون مورد تأیید علم قرار نگرفته است، اما ترفند مارگای نشان میدهد که این رفتار چندان هم غیرممکن نیست.
به گفتهٔ دانشمندانی که شاهد ترفند مارگای بودند، " گربه سانان به دلیل سرعت فیزیکی شناختهشدهاند اما تقلید صدای گونههای شکار، نشاندهندهٔ حیلهگری آنهاست که نیازمند بررسی بیشتر است". حداقل میتوانیم خوشحال باشیم که گربه سآنها هنوز یاد نگرفتهاند که صدای انسانها را تقلید کنند.
جگوار بزرگترین جانور از تیرهٔ گربه سانان در قاره آمریکا است. بزرگترین جگوارهای نر میتوانند تا 160 کیلوگرم وزن داشته باشند که برابر با وزن شیرهای ماده آفریقایی است و قدرت گاز گرفتن آنها خیلی بیشتر از قدرت گاز گرفتن این شیرها است. جگوارها در غذا خوردن سختگیر نیستند و از هرچیزی، از تخم لاکپشت گرفته تا آناکوندا و سوسمارهای کایمان تغذیه میکنند، و گاهی اوقات (اگرچه در مقایسه با دیگر گربه سآنهای بزرگ خیلی کمتر است) دیده شده است که به انسانها نیز حمله کردهاند.
اما به گفتهٔ بومیهای ساکن جنگلهای استوایی آمازون، غذاهای موردعلاقهٔ جگوار ماهی است. بومیها میگویند جگوارها برای به دست آوردن ماهی، ترفند زیرکانهای به کار میبرد. آنها با زدن دم خود به سطح آب، لرزش ایجاد شده توسط حشرات و یا میوههایی که در داخل آب افتاده و در سطح آب شناور هستند را تقلید میکنند. به این ترتیب ماهیها برای بررسی طعمه بهسرعت به سطح آب آمده و جگوارها با پنجههایشان آنها را شکار میکنند.
گر چه نویسندگان متفاوتی از سال 1830 این رفتار جگوارها را (بر اساس گفته بومیها) گزارش دادهاند اما ظاهراً این ترفند هرگز موردمطالعهٔ دانشمندان قرار نگرفته و بنابراین بهعنوان یک واقعیت مورد تأیید نیست.
نظر کاربران
کاربر گرامی، لطفاً توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظرات شما درباره ی این مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که سوالی در رابطه با این مطلب دارید یا نیازمند مشاوره هستید، فقط از طریق تماس تلفنی با بخش مشاوره اقدام نمایید.