۳۰ آبان ۱۳۹۳

8 قدم برای ایجاد خویشتن‌داری در کودکان

۳۰ آبان ۱۳۹۳ 3570 بازدیدکننده 0 نظر
8 قدم برای ایجاد خویشتن‌داری در کودکان در این مقاله می خوانید

خویشتن داری از توانایی هایی است که باید جهت موفقیتتان در زندگی آن را مدیریت کنید. چکونه می توان از دوران کودکی این توانایی را به کودکان آموزش داد؟  ...

8 قدم برای ایجاد خویشتن‌داری در کودکان

ما خویشتن‌داری را به عنوان توانایی مدیریت خود برای رسیدن به اهداف در نظر می‌گیریم. در این زمینه آزمایش کلوچه (مارشملو) مایکل والتر شهرت دارد. آزمایش به این صورت بود که کودکی در اتاقی که دوربین مخفی در آن نصب شده بود، قرار می‌گرفت. فرد آزمایش گر بر روی میز یک کلوچه قرار داده و به کودک می‌گفت اگر تا زمانی که برمی‌گردم، این کلوچه را نخورده باشی، یک کلوچه دیگر نیز به تو می‌دهم و هر دوی آن‌ها را می‌توانی بخوری. در این آزمایش بررسی می‌شد کودک چقدر در مقابل خوردن خوراکی می‌تواند مقاومت کند، اگر می‌توانست در زمان خواسته‌شده، کلوچه‌ای که جلوی او گذاشته‌شده را نخورد، سهمش دو برابر می‌شد و این هدفی بود که واقعاً برای کودک مطلوب بود. به عبارت دیگر موضوع مورد بررسی این بود که کودک برای کنترل امیالش برای رسیدن به هدف، چقدر خویشتن‌داری دارد؟ 

متأسفانه به نظر می‌رسد خود کنترلی ما در چهار سالگی تا حدی خویشتن‌داری ما در زندگی آینده را پیش‌بینی می‌کند. 

خبر خوب این است که حدود 30% از کودکان چهار ساله می‌توانند به اندازه‌ای اضطراب، امیال، و هیجاناتشان را مدیریت کنند که بتوانند در مقابل وسوسه (حداقل تا زمان مشخصی) مقاومت کنند. این مسئله اهمیت دارد، به این دلیل که مدیریت رفتار برای رسیدن به اهداف از زمین بازی گرفته تا شغل، امری ضروری است. 

چه کاری می‌توانید برای یاددادن خویشتن‌داری به کودکانتان انجام دهید ؟ یک تصور اشتباه و رایج وجود دارد که پاملا دروکرمَن آن را در کتاب Bringing Up Bébé خود رواج داد: کودکان فرانسوی بهتر از کودکان آمریکایی خویشتن‌داری را یاد می‌گیرند، به این دلیل که از سنین پایین به آن‌ها یاد داده می‌شود که منتظر توجه والدین بمانند و برنامه‌های سخت تری را دنبال می‌کنند. اما شواهدی برای این ادعا وجود ندارد. با این حال در مورد نظر دروکرمَن در مورد منتظر ماندن در ادامه بیشتر صحبت خواهد شد. 

 

اقدامات مفید برای ایجاد خویشتن‌داری در کودکان 

خودکنترلی کودک

 

1- مبنای خویشتن‌داری اعتماد است.

والدینی که در مقابل نیازهای کودک مسئولانه عمل می‌کنند، اعتماد ایجاد می‌کنند. وقتی نوزاد گرسنه بیدار می‌شود و گریه می‌کند و والدین به سراغ او رفته و به او غذا می‌دهند، کودک یاد می‌گیرد که اعتماد کند غذا خواهد آمد. هر بار که او با این کار آرام می‌شود، در مغز او مسیرهای عصبی آرام کردن اضطراب و کنترل احساسات تقویت می‌شود که این مسئله در نهایت به او امکان می‌دهد که خودش به آرام کردن خود بپردازد. 

در نهایت این کودک در آزمایش اعتماد خواهد کرد که اگر مقاومت کند نهایتاً کلوچه به او داده می‌شود بنابراین نباید در زمان اعلام‌شده آن را بخورد. او قادر است عصب‌های امیال خودش را برای مدیریت خود در هر شرایطی آرام کند. والدین هر بار که اضطراب کودک را آرام می‌کنند و احساس امنیت و پذیرش به کودک می‌دهند، به او کمک می‌کنند سریع‌تر به این مرحله نسبی بلوغ برسد. 

جای تعجب نیست که وقتی آزمایش کلوچه انجام می‌شود، اگر کودک اعتماد بیشتری به فرد آزمایش‌کننده داشته باشد می‌تواند برای خوردن کلوچه بیشتر صبر کند و طبیعی است وقتی کودک اعتماد کمتری به فرد داشته باشد، زودتر کلوچه را می‌خورد. 

 

2- کودکان در کنترل هیجانات از ما الگو می‌گیرند 

وقتی والدین هیجانات خود را نمی‌توانند کنترل کنند و با عصبانیت واکنش نشان می‌دهند یا رفتارهای چالش‌برانگیز کودک را به خود می‌گیرند، کودک پیام روشنی دریافت می‌کند که زندگی پر از وضعیت‌های فوریتی است و این مانع این می‌شود که کودک آرام کردن آشفتگی خود را یاد گرفته و کنترل هیجانات یا رفتارها را برای او دشوار می‌سازد. بنابراین مهم‌ترین کاری که می‌توانید برای یادگیری خود کنترلی کودک انجام دهید این است که هیجانات خود را کنترل کنید تا بتوانید با کودک خود آرام و مهربان باشید. 

 

3- کودکان اضطراب را از ما می‌گیرند.

خودکنترلی کودک

 

وقتی کودک نوپای شما از جای مرتفعی بالا برود ، دچار ترس شده و می‌خواهد پایین برگردد، در این حالت شما چطور واکنش نشان می‌دهید؟ اگر بتوانید او را راهنمایی کنید پایین برگردد و با آرامی با او صحبت کنید تا آرامش او حفظ شود، خود کنترلی را به او یاد داده‌اید. مسیرهایی در مغز او ایجاد می‌شوند که در شرایط دشوار در آینده می‌تواند با خود گفتگوی درونی داشته و خود را آرام کند. اما اگر بگذارید ترس او شما را تحت تأثیر قرار داده و به سرعت او را بگیرید و پایین بیاورید، او به جای کنترل خود و اتخاذ تصمیمات منطقی، عجله کرده و سریع واکنش نشان می‌دهد. 

 

4- خویشتنداری با رشد و تکامل مغز ممکن می‌شود.

خودکنترلی کودک

 

کودکان نوپا توانایی مقاومت در مقابل خوراکی که در دسترس آن‌ها قرار گرفته است را ندارند درحالی‌که 30% از کودکان 4 ساله و همه بزرگ‌سالان چنین توانایی دارند. تفاوت آن در قشر پیش پیشانی مغز است. بخشی که در کودکان دو ساله کمی شکل‌گرفته و در حدود 25 سالگی به تکامل می‌رسد. چگونه می‌توانید قشر پیش پیشانی را تقویت کنید؟ با تمرین. 

 

5- تمرین کنید.

خودکنترلی کودک

 

هر بار کودک داوطلبانه از چیزی که می‌خواهد دست می‌کشد تا چیزی را که بیشتر می‌خواهد به دست بیاورد، مسیرهای عصبی در قشر پیش پیشانی ساخته می‌شوند که با خویشتن‌داری مرتبط‌اند. توجه کنید تنها در صورتی این اتفاق می‌افتد که کودک خود چنین بخواهد نه این که مجبور شود. با وادار کردن کودک به رها کردن چیزی که می‌خواهد، خویشتن‌داری تمرین نمی‌شود. توجه کنید اگر هیچ‌وقت لازم نباشد چیزی را که می‌خواهد رها کند (تا چیز بهتری به دست بیاورد)، فرصت تمرین کنترل خود را به دست نمی‌آورد. کودک تنها زمانی خویشتن‌داری را تمرین می‌کند که هدفی داشته باشد، مثلاً اگر خویشتن‌داری کند و یک کلوچه که الآن می‌تواند بخورد را نخورد، خیلی زود دو کلوچه دریافت خواهد کرد، یا اگر خواهر کوچک‌ترش را نزند، رضایت مادرش را کسب خواهد کرد. 

 

6- محدودیت‌های احساسی، تمرین‌های خویشتندرای برای کودک هستند.

هر بار محدودیتی برای کودکمان تعیین می‌کنیم که او می‌پذیرد، خویشتن‌داری را تمرین می‌کند. مسلماً کودک ترجیح می‌دهد به بازی کردن ادامه دهد، اما حمام را می‌پذیرد چون چیزی مهم‌تر از بازی برای او وجود دارد. چیزی که او می‌خواهد ارتباط محبت‌آمیز با والدینش است. بنابراین، تنبیه باعث تقویت خویشتن‌داری در کودک نمی‌شود، چون کودک خودش انتخاب نکرده که کاری را که انجام می‌داده یا می‌خواسته را متوقف کند، بلکه وادار شده است. آسان‌گیری نیز خویشتن‌داری را در او تقویت نمی‌کند، چون کودک نیازی به کنترل و متوقف کردن خود احساس نمی‌کند. تعیین محدودیت‌هایی که کودک حاضر به پذیرفتن آن‌ها است ، به رشد خویشتن‌داری در او کمک می‌کند. 

 

7- صبر کردن تمرین خوبی است، البته تا حدودی.

هر بار که خویشتن‌داری را تمرین می‌کنیم، توانایی بهره گرفتن از آن برای رسیدن به اهداف را در خود پرورش می‌دهیم. بنابراین این واقعیت دارد که کودکانی که صبر کردن را تمرین می‌کنند، یاد می‌گیرند که آن را تحمل کنند، و اعتماد کنند که این انتظار ارزش نتیجه را دارد، و راهکارهایی برای انتظار یاد می‌گیرند. این تنها در صورتی به کودکان کمک می‌کند خویشتن‌داری را یاد بگیرند که موارد یک و دو و سه فهرست بالا برآورده شده باشد. به عبارت دیگر اگر والدین کودک را وادار کنند بیشتر از توانی که از نظر رشدی دارد صبر کند، ترس و اضطراب او در مورد برآورده شدن نیازهایش او را از توان انداخته و یاد می‌گیرد که باید جیغ بزند تا چیزی که می‌خواهد را به دست بیاورد و یاد نمی‌گیرد خود را کنترل کند. اگر والدین سر کودک فریاد بزنند که منتظر بماند (مورد شماره 2 از این فهرست) کودک یاد می‌گیرد وضعیت اضطراری است و تلاش برای خود کنترلی در او کاملاً خراب می‌شود. 

 

 

خودکنترلی کودک

 

والدین باید بامحبت در کنار کودک باشند تا به او کمک کنند که بر اضطراب انتظار خود غلبه کند. مثال دیگری در این مورد می‌زنیم: فرض کنید به کودک میگویید "میدونم خیلی گرسنه هستی... ماکارونی تقریباً آماده ست... بیا سفره رو آماده کنیم تا غذا رو بخوریم". این کار به کودک اطمینان خاطر می‌دهد که غذا واقعاً به زودی می‌رسد و به او مهارت باارزش پرت کردن حواس را می‌آموزد (که مهارت اصلی مورد استفاده در کودکانی بود که در آزمایش کلوچه شرکت کرده بودند). اگر به جای این کار والدین با نامهربانی برخورد کنند و مثلاً بگویند "انقدر غر نزن، از گرسنگی که نمردی... دارم تا جایی که میتونم غذا رو سریع آماده می‌کنم" ، در این حالت کودک احساس می‌کند والدین از برآوردن نیاز او امتناع می‌کنند و این مسئله کمکی به یادگیری صبوری به او نخواهد کرد.  

آیا او یاد می‌گیرد که در نهایت غذا را به دست خواهد آورد؟ بله، اما آن را با مقداری اضطراب همراه می‌داند که به مقاومت او در مقابل کلوچه (در آزمایش کلوچه) کمکی نمی‌کند، و از آنجایی که احساس می‌کند غالباً در حال درگیری با والدینش است، هیچ انگیزه و مشوقی برای پذیرا بودن نسبت به ترغیب والدینش ندارد، بنابراین ترجیح می‌دهد هر زمانی که می‌تواند هر قدر که می‌تواند کلوچه بخورد.  

 

حرف نهایی در مورد صبر و شکیبایی این است که اگر چه ما می‌توانیم با کمک احساسی به کودک برای تحمل ناراحتی، رشد و تکامل خویشتن‌داری را در او ایجاد کنیم، اما در صورتی که کودک تصور کند در حال شکنجه کردن او هستیم، نتیجه آن معکوس خواهد شد. خوشبختانه زندگی بدون هماهنگی و خواسته ما، تمرین‌های زیادی در مورد صبر کردن برای کودک فراهم می‌آورد، چون: 

 

8- کودکان به صورت طبیعی برای تسلط بر دنیای خود، خویشتن‌داری را یاد می‌گیرند.

بازی با دیگر کودکان نیازمند مدیریت هیجانات و امیال است. هنگام پخت کیک باید منتظر بمانند تا کیک آماده شود، خوب بودن در فوتبال نیازمند تمرین مداوم است. 

هر زمانی که کودک مجبور به مدیریت خودش می‌شود ، راهکاری یاد می‌گیرد که به او کمک می‌کند. مثلاً کودکانی که می‌توانند در مقابل خوردن خوراکی مقاومت کنند، در پرت کردن حواس خود و تمرکز بر چیز دیگر مهارت دارند. وقتی محققان کودک را در اتاق تنها گذاشتند (در شرایطی که یک کلوچه جلوی کودک بود)، کودکان حواس خود را پرت می‌کردند تا آن را نخورند. پس از نگاه مشتاقانه به کلوچه، کودک از آن چشم‌پوشی کرده و به جای خوردن آن اسباب‌بازی جالبی از قفسه برمی‌دارد و با آن بازی می‌کند. او چگونه این کار را یاد گرفت؟ باتجربه مکرر خواستن چیزی به آن اندازه که برای رسیدن به آن، خود را کنترل کرده بود.  

 

خودکنترلی کودک

 

آیا نگران هستید که کودک شما اگر در آن آزمایش بود، کلوچه را می‌خورد؟ خبر خوبی برایتان داریم. تعداد قابل‌توجهی از افراد در آزمون کلوچه در 4 سالگی شکست می‌خورند اما در بزرگ‌سالی تا حد زیادی خویشتن‌داری می‌شوند. محققان هنوز در حال انجام مطالعات بلندمدتی هستند که بفهمند چطور آن‌ها چنین مهارتی را کسب کردند. اما در هر صورت ما میدانیم که خویشتن‌داری چیزی به جز یادگیری کنترل احساسات نیست که به ما امکان می‌دهد افکار و رفتار خود را تحت کنترل داشته باشیم. 

ما نمی‌توانیم دنیا را کنترل کنیم بلکه می‌توانیم نحوه واکنش خود به آن را کنترل نماییم. همین که به این درک می‌رسید که نیروی اراده، در واقع  یادگیری چگونگی کنترل توجه و افکار است، می‌توانید واقعاً این کنترل را افزایش دهید. 

 

در سن 4 سالگی آینده هنوز مشخص نشده و فرصت زیاد است. مغز همانند عضله است و در تمام طول زندگی بسته به نحوه استفاده از آن تقویت می‌شود. والدینی که از نظر احساسی و هیجانی مسئول هستند، محدودیت‌های احساسی تعیین می‌کنند، الگوی کنترل هیجانات هستند، و کودکان را به دنبال کردن علایق و تمایلاتشان تشویق می‌کنند، کودکانی خویشتن‌دار پرورش می‌دهند ، فرقی نمی‌کند کودک آزمایش کلوچه را در سن 4 سالگی رد شده یا قبول شده باشد. 

آیا این‌طور به نظر می‌رسد که خویشتن‌داری خود والدین می‌تواند پیش‌بینی کننده خویشتن‌داری کودک باشد؟ یقینان همین طور است اما برای این بحث مطالعه دیگری مورد نیاز است. 

 

 

مطالب دیگری که ممکن است بپسندید

نظر کاربران

    شما هم می توانید در مورد این مطلب نظر بدهید.

    کاربر گرامی، لطفاً توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظرات شما درباره ی این مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که سوالی در رابطه با این مطلب دارید یا نیازمند مشاوره هستید، فقط از طریق تماس تلفنی با بخش مشاوره اقدام نمایید.


    نام :
    ایمیل:
    متن مورد نظر:

    عضویت در خبرنامه wiki5040