۸ اسفند ۱۳۹۴

راز پیدایش حاجی فیروز

۸ اسفند ۱۳۹۴ 3621 بازدیدکننده 1 نظر
راز پیدایش حاجی فیروز در این مقاله می خوانید

همه‌ی شما درباره‌ی حاجی‌فیروز شنیده و او را دیده‌اید. اما حاجی‌فیروز از کجا نشأت‌گرفته و چگونه به رسوم نوروز واردشده است؟ ...

راز پیدایش حاجی فیروز

روز اول فروردین آغاز جشن نوروز است که از جشن‌های برتر ایران باستان می‌باشد. درباره‌ی آغاز این جشن بزرگ افسانه‌های زیادی وجود دارد و آیین‌های زیبا و متنوع قبل و بعد از جشن نوروز به آن زیبایی بیشتری داده است.

 

راز پیدایش حاجی‌فیروز

در زمان‌های قدیم و در جشن بازگشت مردگان، ایرانیان باستان بر این عقیده بودند که ارواح مردگان یا فروهرها به زمین بازمی‌گردند، ازاین‌رو افرادی با صورت‌های سیاه در کوچه و بازار رفت‌وآمد می‌کردند. این رسم بعدها به شکل حاجی‌فیروز باقی ماند که تا چندین سال قبل با وسعت بیشتری ادامه داشت.

رنگ سرخ لباس حاجی‌فیروز خود نمادی از تحول در طبیعت است. آمدن شکوفه‌های سرخ‌رنگ بهاری بعد از سرمای زمستان خود الهامی برای رنگ صورت و لباس حاجی‌فیروز است. صورت سیاه او نماد سرمای زمستان است و لب‌ها و لباس سرخش سمبلی از بهار که بر جان این سرما می‌نشیند.

 

داستان حاجی‌فیروز

اما داستان پیدایش حاجی‌فیروز به داستانی عاشقانه بازمی‌گردد که روایتی از ازدواج عمو نوروز است. او منتظر زنی است که با او ازدواج کند. تاریخ شناسان بر این باورند که این ازدواج نمادین میان عمو نوروز و زن بی‌نام ( سال ) به داستان ازدواج مقدس الهه و شاه برمی‌گردد. عمو نوروز خود نماد کسی است که برکت می‌دهد، چه شاه باشد یا هر فرد دیگر، و زن نیز زمین است. زن همیشه با زمین هویت یکسانی دارند و علت آن باروری و زایندگی در هردو است.

این داستان از زبان برخی محققان این‌گونه تعریف‌شده است:

" ایشتر " که همان الهه‌ی " تموز " است تصمیم می‌گیرد با شاه دوموزی ازدواج کند. روزی ایشتر به  زیر زمین می‌رود و با این کار او باروری در زمان متوقف‌شده و دیگر هیچ درختی سبز نمی‌شود. زندگی در زمین از حرکت می‌ایستد و دیگر هیچ گیاهی نمی‌روید. خدایان که از این وضعیت زمین ناراحت بودند تصمیم می‌گیرند این مشکل را حل کنند. قرار بر این می‌شود که نیمی از سال را دوموزی به زمین برود و در نیمه‌ی دیگر که به زیر زمین می‌رود خواهرش، گشتی ننه، جای او روی زمین بیاید. با ورود دوموزی به زمین بهار می‌آید و تمام مراسم نوروز برای همین است. وقتی می‌خواهند او را به زیر زمین بفرستند لبانش را قرمز کرده و به او دایره و تنبک و نی می‌دهند و این همان حاجی‌فیروز است.

 

عمو نوروز از گذشته تاکنون

در آیین‌های مختلف در پایان هر سال شخصیت‌های افسانه‌ای متفاوتی ظهور می‌کنند که خبر آغاز سال جدید را می‌دهند. صورت سیاه و لب‌های قرمز حاجی‌فیروز نمادی از یک رسم دیرینه است که بشارت‌دهنده‌ی تولد طبیعت و رسیدن بهار است.

 حاجی‌فیروز سالی یک‌بار مهمان کوچه و خیابان است. در چهارراه‌ها و پشت چراغ‌قرمز او را می‌بینید که با دایره‌ و تنبک خود آهنگ زده و شعر می‌خواند " ارباب خودم سامبولی بلیکم... ارباب خودم لطفی به ما کن..." و از شما طلب مبلغی پول می‌کند. اما آیا واقعاً حاجی‌فیروز نماد فردی فقیر است؟ آیا در ایران باستان نیز نشانه‌ی فردی است که از دیگران کمک خواسته و درخواست پول می‌کند؟

حاجی‌فیروز در ایران باستان نمادی از شخصی است که پیام‌آور بهار و زندگی است و صورت سیاه او نشانه‌ی پایان تمام سیاهی‌ها و ناپاکی‌هاست. او برای شاد کردن مردم لباس سرخ می‌پوشید و با اشعاری زیبا به استقبال بهار می‌رفت. مردم برای قدردانی هدایایی کوچک به او می‌دادند. حاجی‌فیروز نمادی از یک فرد آزاد بوده است. او نمادی از شادی‌های پیش از عید است که گاه با گفتن طنز دیگران را به خنده می‌انداخته است. اما حالا آن انسان تبدیل به فردی شده است که با پوشیدن لباس‌های مندرس به تکدی گری می‌پردازد.

 

مطالب دیگری که ممکن است بپسندید

نظر کاربران

    شما هم می توانید در مورد این مطلب نظر بدهید.

    کاربر گرامی، لطفاً توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظرات شما درباره ی این مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که سوالی در رابطه با این مطلب دارید یا نیازمند مشاوره هستید، فقط از طریق تماس تلفنی با بخش مشاوره اقدام نمایید.


    نام :
    ایمیل:
    متن مورد نظر:

    عضویت در خبرنامه wiki5040