۱۲ خرداد ۱۳۹۳

اصطلاحات ستاره شناسی 1 (همراه با عکس)

۱۲ خرداد ۱۳۹۳ 4054 بازدیدکننده 1 نظر
اصطلاحات ستاره شناسی 1 (همراه با عکس) در این مقاله می خوانید

در این مقاله قسمت اول راهنمای جامع اصطلاحات ستاره شناسی برای شما آورده شده است. ...

اصطلاحات ستاره شناسی 1 (همراه با عکس)

قدر مطلق| قدر حقیقی|Absolute magnitude

درخشندگی یک ستاره، در صورتی که از فاصله 10 پارسک (یعنی حدود 32.6163344 سال نوری) دیده شود.

 

صفر مطلق | Absolute Zero

 

صفر مطلق | Absolute Zero

پایین‌ترین درجه حرارت ممکن از لحاظ تئوری، که در آن مواد هیچ انرژی گرمایی نداشته و حرکت های اتمی متوقف شده است. این دما برابر 273.15- درجه سانتی گراد است.

 

برافزایش|Accretion

جذب گرد و غبار و گاز توسط اجسام بزرگتر مانند ستارگان، سیارات و اقمار از طریق نیروی گرانشی

 

قرص برافزایشی|Accretion disk

 

قرص برافزایشی | Accretion disk

صفحه‌ای از مواد داغ و درخشانی که در حال کشیده شدن به درون یک سیاه چاله هستند.

 

کهکشان فعال|Active galaxy

 

کهکشان فعال | Active galaxy

کهکشانی که در قسمت‌های مرکزی آن، انفجارات شدیدی در حال انجام است.

 

اپتیک تطابقی| اپتیک سازگار|Adaptive optics

 

اپتیک تطابقی | اپتیک سازگار | Adaptive optics

تکنولوژی‌ای که از طریق یک پرتو لیزر که از داخل اتمسفر فرستاده می‌شود به یک کامپیوتر اجازه می‌دهد تا تغییرات بسیار جزئی در آینه تلسکوپ ایجاد کرده و در نتیجه اعوجاج‌های جوی را کاهش دهد.

 

سپیدایی| البیدو|Albedo

 

سپیدایی | البیدو | Albedo

قدرت انعکاس یک جسم غیر درخشان؛ یک بازتابنده کامل، آلبیدوی 100% دارد.

 

عارضه بازتابنده|Albedo feature

 

عارضه بازتابنده | Albedo feature

یک علامت تیره یا روشن در سطح یک شیء فضایی که ممکن است یک ویژگی زمین شناسی و توپوگرافی نباشد. به عبارت دیگر، یک ترکیب بازتابنده، منطقه بزرگی در سطح یک سیاره یا اجرام دیگر سماوی است که تضادی در تیرگی و یا روشنی با مناطق اطراف خود دارد.

 

استقرار سمتی-ارتفاعی|Altazimuth mounting

 

استقرار سمتی-ارتفاعی |  Altazimuth mounting

روشی در نصب تلسکوپ، که اجازه می‌دهد تلسکوپ موازی با سطح افق و همچنین به سمت بالا و پایین حرکت کند.

 

واحدآنگستروم | Angstrom unit

 یک صد میلیونیم سانتی متر (10-10 متر)

 

نابودی | Annihilation

 

نابودی | Annihilation

 نابودی کل ماده در یک انفجار انرژی

 

اصل انسان‌نگر | Anthropic principle

اصل انسان نگر بیان می‌کند که دلیل اینکه ما جهان را آنطوری که هست می‌بینیم این است که اگر طور دیگری بود ما اینجا نبودیم که آن را ببینیم. 

 

ضد جاذبه | پادگرانش | Antigravity

میدان جاذبه‌ای که به جای جذب کردن مواد، مواد و اشعه‌های نور را از خود دفع می‌کند. ضد جاذبه، در واقع ایده ساخت مکان یا شیئی است که نیروی جاذبه تأثیری بر روی آن نداشته باشد.

 

پاد ماده | Antimatter

پاد ماده دقیقاً در مقابل ماده قرار دارد. زمانی که ماده با مقدار بسیار کمی از پاد ماده در کهکشان برخورد کند، هر دو یکدیگر را نابود می‌کنند. 

 

پاد ذره | Antiparticle

 

پاد ذره | Antiparticle

پاد ذره‌های اتمی، خواصی دقیقا متضاد با ذره هم جرم و هم اسپین خود دارند. (به عنوان مثال پوزیترون و الکترون )

 

نقطه مخالف | Antipodal point

 

نقطه مخالف | Antipodal point

نقطه‌ای است که دقیقاً در طرف مقابل سیاره قرار دارد.

 

روزنه | Aperture

 

روزنه | Aperture

 قطر ورودی‌ای که از طریق آن، نور وارد یک دستگاه نوری می‌شود.

 

افلیون | Aphelion

 

افلیون | Aphelion

موقعیت یک سیاره ( یا اجسام دیگر )، هنگامی که در دورترین فاصله خود از خورشید قرار دارند. (موقعیت 1)

 

قدر ظاهری | Apparent magnitude

 

قدر ظاهری | Apparent magnitude

 روشنایی یک شیء، آنطوری که از زمین دیده می‌شود.

 

کمانی | قوسی | Arcuate

داشتن شکل کمان مانند؛ منحنی، قوس شکل.

 

سیارک | Asteroid

 

سیارک

 یک شی کوچک سنگی که به دور خورشید می چرخد و قطری کمتر از 1000 کیلومتر دارد.

 

واحد نجومی | Astronomical Unit | AU

 

واحد نجومی

واحد نجومی برابر است با فاصله متوسط بین زمین و خورشید، که حدود 150 میلیون کیلومتر ( 93 میلیون مایل) است.

 

جو | Atmosphere

 

جو

لایه‌ای از گازها که یک جسم آسمانی (مانند کره زمین) را احاطه کرده است.

 

اتم | Atom

 

اتم

کوچکترین بخش یک عنصر که می‌تواند در یک واکنش شیمیایی شرکت کند. بیشتر جرم یک اتم در هسته آن است، که در حدود 0.000000000001 متر ( 0.01 آنگستروم ) قطر دارد.

 

شفق قطبی | Aurora

 

شفق قطبی

پرده‌ها و قوس‌هایی از نور در آسمان که در عرض‌های جغرافیایی متوسط و بالا قابل دیدن است. این نورها، توسط ذرات خورشیدی که به جو زمین برخورد کرده و باعث درخشش برخی از گازهای آن می شوند، ایجاد می‌شود.

 

محور | Axis

 

محور

خطی فرضی که از مرکز یک سیاره، ستاره، یا کهکشان عبور کرده و آنها به دور آن می‌چرخند. 

 

بار| Bar

1 بار = 0.987 اتمسفر = 1.02 kg/cm2 = 100 kilopascal = 14.5 lbs/inch2

 

باریون | Baryon

 

باریون

باریون‌ها از سه کوارک تشکیل شده اند. پروتون‌ها و نوترون از باریون‌ها محسوب می‌شوند. 

 

انفجار بزرگ | Big Bang

 

انفجار بزرگ

تئوری طرز شکل گیری دنیا به شکل کنونی به وسیله یک انفجار بزرگ، که گازهای بسیار داغی که کهکشان‌ها بعدها در آن‌ها ایجاد شدند را به دلیل شدت انفجار، همانند حباب‌هایی در اطراف پخش کرد.

 

تخریب بزرگ | Big Crunch

 

تخریب بزرگ

تئوری فروپاشی بزرگ و نهایی جهان، که ممکن است اگر جهان شروع به انقباض کند، در آینده  اتفاق بیافتد.

 

منظومه دوتایی | Binary system

 

منظومه دوتایی

 سیستمی از دو جسم فضایی (معمولاً ستاره) که خیلی به هم نزدیک بوده و به همین دلیل به دور یکدیگر می‌چرخند.

 

کوتوله سیاه | Black dwarf

یک ستاره مرده با حداکثر جرمی برابر با 1.4 جرم خورشید، که تا اندازه ای سرد شده است که دیگر درخششی ندارد.

 

سیاه چاله | Black hole

 

سیاه چاله

ستاره‌ای که دیگر انرژی نداشته و به دلیل جاذبه خود، در خود فروریخته است. به دلیل جاذبه زیاد، هیچ چیز حتی نور هم قادر به فرار کردن از آن نیست و به همین دلیل نمی‌توان یک سیاه چاله را مستقیما دید، زیرا حتی نور ستاره‌های پشت خود را نیز به خود جذب می‌کند. تنها راه شناخت آن‌ها، مشاهده سیاهی هایی در فضا است که هیچ نوری در اطراف آن وجود ندارد.

 

بلازار | Blazar

 

بلازار

نوعی از کهکشان‌های فعال که به گونه‌ای با ما زاویه دارند که ما می‌توانیم تقریبا به طور مستقیم به قرص برافزایشی و جت آن نگاه کنیم.

 

انتقال به آبی | Blue shift

 

انتقال به آبی

تغییر در طول موج تشعشعات تابیده شده از یک جسم، زمانی که به ما نزدیک می‌شود. تغییر داپلر باعث می‌شود که طول موج تابشی جسمی که به سمت بیننده حرکت می‌کند به هم نزدیک تر شده و کوتاه‌تر و در نتیجه آبی تر به نظر برسد.

 

بولاید | Bolide 

 

بولاید

معمولاً یک سنگ آسمانی بسیار درخشان که قدر نسبی آن برابر 14- یا بیشتر باشد، بولاید نامیده می‌شود.

 

کوتوله قهوه‌ای | Brown dwarf

 

کوتوله قهوه ای

یک ستاره شکست خورده، به این معنی که زمانی که تشکیلش تکمیل شد، آنقدر جرم نداشت که همجوشی هسته‌ای آن شروع شود. به همین دلیل، این اجرام آسمانی، همانند ستاره‌ها درخشان نیستند، ولی می‌توانند به دلیل انقباض‌های گرانشی تولید گرما و نور کنند، زیرا زمانی که گاز خیلی فشرده می‌شود، دمای آن افزایش پیدا می‌کند.

 

کاسه آتشفشانی | Caldera 

 

کاسه آتشفشانی

یک دهانه آتش فشانی که معمولاً به دلیل فروریزی زمین پس از یک انفجار آتش فشانی به وجود می‌آید.

 

کربنات | Carbonate 

 

کربنات

ترکیبی که حاوی کربن و اکسیژن باشد. (به عنوان مثال کربنات کلسیم یا همان سنگ آهک )

 

کازیمیر اثر | Casimir effect

 

کازیمیر اثر

فشار جاذب بین دو صفحه تخت موازی فلزی که در یک محیط خلاء، با فاصله بسیار نزدیک به یکدیگر قرار گرفته‌اند. این فشار، به دلیل کاهش تعداد معمول ذرات مجازی در فضای بین صفحات ایجاد می‌شود.

 

تلسکوپ کاتادیوپتریک|Catadioptric telescope

 

تلسکوپ کاتادیوپتریک

 تلسکوپی که هم از آینه و هم از لنز برای تشکیل تصویر استفاده می‌کند.

 

زنجیره | Catena

 

زنجیره

زنجیره‌ای از دهانه کوه‌ها بر روی یک جسم سماوی.

 

دستگاه بار جفت شده|(CCD (Charge-coupled device

 

دستگاه بار جفت شده

یک آشکارساز الکترونیکی که توسط کامپیوتر کنترل می‌شود و می تواند یک تصویر را ضبط کند.

 

استوای آسمانی|معدل النهار|Celestial equator

 

استوای آسمانی | معدل النهار

خطی فرضی که آسمان را در مرکز دو قطب سماوی به دو قسمت تقسیم می‌کند و هم راستای خط استوای زمین است.

 

 

مطالب دیگری که ممکن است بپسندید

نظر کاربران

    شما هم می توانید در مورد این مطلب نظر بدهید.

    کاربر گرامی، لطفاً توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظرات شما درباره ی این مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که سوالی در رابطه با این مطلب دارید یا نیازمند مشاوره هستید، فقط از طریق تماس تلفنی با بخش مشاوره اقدام نمایید.


    نام :
    ایمیل:
    متن مورد نظر:

    عضویت در خبرنامه wiki5040