آیا میخواهید مدیر بهتری باشید؟ در اینجا برخی اشتباهات مدیریتی آورده شدهاند که باید به آنها دقت کرده و از انجام دادنشان خودداری نمایید.
عدم شناخت کارمندان خود بهعنوان مردم
برقراری ارتباط با کارمندانتان فاکتوری کلیدی در مدیریت است. لازم نیست مشاور ازدواج یا پزشک کارمندتان باشید اما باید بدانید در زندگی آنها چه اتفاقی میافتد.
عدم تعیین مسیری واضح
اگر شما برای همهی کارها اولویت بگذارید بهزودی کارمندانتان به این باور میرسند که هیچ اولویتی در کارها وجود ندارد. بعلاوه هیچگاه حس نمیکنند که به یک هدف رسیده یا کاری را کامل کردهاند.
نداشتن اطمینان
زمانی که مدیران به کارمندان خود در انجام کارها اطمینان نکنند این عدم اطمینان منجر به ضررهای متعددی خواهد شد. چک کردن مداوم کارمندان و مانیتور کردن کارهای آنها نوعی از نمود عدم اطمینان است.
گوش ندادن و کمک نکردن به کارمندان
شنوندهی فعال بودن مهارت مدیریتی بسیار مهمی است. زمانی که کارمندان شما میبینند که به حرفهایشان گوش میدهید احساس میکنند برای شما مهم و محترم هستند.
تصمیم میگیرید و بعد به دیگران در مورد همکاری آنها در برنامه اطلاع میدهید
شما در ابتدا تصمیمگیری کرده و بعد به کسانی که عملکردشان در تصمیم شما مهم است خبر میدهید. اما این اشتباه است. اجازه دادن به کارمندان برای تصمیمگیری در مورد کارشان کلید اصلی توانمندسازی آنها و پیشرفتشان است.
نداشتن واکنش به مشکلات
نداشتن هیچگونه عکسالعملی به مشکلات باعث میشود بهمرور بدتر شوند. اغلب مدیران عادت دارند به این فکر کنند که مشکل پیشآمده، مثلاً اختلاف بین کارمندان یا یک موضوع ناراحتکنندهی دیگر، بدون دخالت آنها خودش بهمرور حل میشود. اما به ما اطمینان کنید. این اتفاق نمیافتد. مشکلات، خصوصاً بین کارمندان، مرتباً بدتر میشود مگر اینکه چیزی را تغییر دهید.
سعی میکنید با کارمندانتان دوست شوید
شما میتوانید با کارمندانتان رابطهای گرم و حمایتکننده داشته باشید اما باید مراقب باشید رابطهی خود را تبدیل به دوستی نکنید. بهعنوان یک مدیر فضای دوستی برای شما وجود ندارد.
نداشتن مکالمات مؤثر و نگفتن اطلاعات مهم
بهترین مکالمات برای شما مکالمات شفاف هستند. درست است که برخی اطلاعات شرکت محرمانهاند. شما باید برخی از حرفها را نگفته و موضوعاتی را پنهان نگهدارید اما جدای از آنها که مواردی خاص هستند اطلاعات و حرفهای خود را واضح و شفاف با دیگران در میان بگذارید.
نداشتن رفتار برابر در مقابل کارمندان
لازم نیست رفتارتان با همه یکسان باشد اما آنها باید حس کنند که رفتاری برابر دارید. تصور اینکه شما برخی افراد را بیشتر دوست داشته و بیشتر به فکرشان هستید سبب میشود تمام تلاش خود برای مدیریت افراد را خراب کنید. کارمندانی که در دایرهی توجه شما قرار ندارند مرتباً تصور میکنند شما به نفع آن فرد یا افراد رفتار کردهاید، درحالیکه شاید در حقیقت اینگونه نباشد. این تبعیض کار تیمی را خراب کرده و موفقیت و بهرهوری را از بین میبرد.
مقصر کردن کارمندان
بهجای آنکه درجایی که خودتان موضوع را مدیریت کرده و مرتکب اشتباه شدهاید مسئولیت را بپذیرید در زمان مواخذه توسط مدیر اجرایی پروژه تقصیر را به گردن کارمندتان میاندازید. اگر میدانید بهعنوان مدیر تقصیر اصلی با شماست چرا درست رفتار نکرده و از کارمندان خود محافظت نمیکنید؟ زمانی که آنها را مقصر بدانید مانند یک فرد نادان به نظر میرسید و کارمندان شما برای شما احترامی قائل نبوده و از شما بیزار میشوند.