استتار یک هنر کهن در کره زمین است و گونههای زیادی در سرتاسر دنیا زندگیشان به همین هنر وابسته است.به برخی از این استتارهای عجیب و شگفتانگیز با هم نگاهی میاندازیم.
این حیوانات خارقالعاده نه تنها محیط خود را بهخوبی میشناسند بلکه خود نیز جزئی از آن میشوند (یا حداقل از دید دشمنانشان چنین به نظر میرسند). استتار خوب چه مارمولکی باشد که در روی تنه درخت پنهانشده، چه پلنگی باشد که در بین شاخ و برگها کمین کرده و یا خزیدن افعی پرینگی در ماسهها (شکل بالا) ، درهرصورت فاصله بین خوردن و خورده شدن است. انسانها بهمرورزمان درسهای زیادی از مادر طبیعت آموختهاند اما هنوز چیزهای شگفتانگیز زیادی در طبیعت وجود دارد که آنها را ندیدهایم.
کرم کاترپیلار بارون (Common baron caterpillar)
شکل: کاترپیلار بارون بر روی برگ انبه
یک پرنده گرسنه در غرب مالزی بهسختی میتواند یک کرم کاترپیلار بارون برای خوردن پیدا کند. بسیاری از لاروهای دیگر پروانهها نیز در محیط خود استتار میکنند اما تعداد کمی از آنها میتوانند همانند این کرم پیله ساز در گیاهان ناپدید شوند.
شکل: کرم کاترپیلار بارون خارج از محیط خود
رنگ و شکل ظریف و جالب کرم کاترپیلار بارون تنها برای یک منظور طراحیشده و آن پنهان شدن از دید شکارچیان است. این کار احتمال پروانه شدن این کرم پیله ساز و بنابراین تولیدمثل او را افزایش میدهد. کرم کاترپیلار بارون بومی هند و جنوب شرق آسیا است و اغلب از برگهای درختان انبه تغذیه میکند (همین برگی که در شکل روی آن قرارگرفته است). همین امر موجب بد بودن رابطه این حیوان با باغداران انبه است و همین نیز علت دیگری است که استتار این حیوان را مفید میسازد.
اسب دریایی کوتوله (Pygmy seahorse)
شکل: اسب دریایی کوتوله در بین شاخکهای مرجانی)
ریفهای مرجانی نواحی ناهمواری هستند که این ویژگی آنها را به مکان مناسبی برای استتار و ایمن ماندن حیوانات آبی تبدیل کرده است. اسب دریایی یکی از این حیوانات است که به شکلی فوقالعاده در مرجانها استتار میکند بهطوریکه دیگر دیده نمیشود.
این اسب دریایی با طول کمتر از 2.5 سانتیمتر و مزین به برآمدگیهای مرجان مانند، همه اجزاء لازم تکاملیاش را تنها با دو گونه مرجان در اقیانوس آرام هماهنگ کرده است (با هرکدام از آنها الگوی رنگی هماهنگی دارد). اسب دریایی بهقدری در مرجانها خوب استتار میکند که تنها پسازاین که مرجانهایی از اقیانوس برای استفاده در آکواریوم آورده شد، این اسبهای دریایی در آنها مشاهده و توسط انسانها کشف شد. این جانور تک جفتی است (تنها یک جفت برمیگزیند) و وضعیت حفاظتی آن به علت دادههای ناکافی مشخص نیست.
مارمولک خزهای دم برگی (Mossy leaf-tailed gecko)
شکل: مارمولک خزه دم برگی بر روی شاخه درخت
این موجود ممکن است به نظرتان شبیه به مارمولکی باشد که از جلبک و خزه پوشیده شده است اما این خزه نیست بلکه پوست مارمولک است. این خزنده مارمولک خزهای دم برگی است، که استاد استتار بوده و تنها در جنگلهای ماداگاسکار یافت میشود.
ازآنجاییکه این مارمولکها در درختان زندگی میکنند، دارای پوستی به رنگ و طرح پوست درخت شدهاند. این مارمولک ترفند دیگری نیز در آستین دارد. همانند بیشتر مارمولکهای چندرنگ (آفتابپرستها) این مارمولک نیز میتواند رنگ پوست خود را برای هماهنگی با پسزمینهای که در آن قرار دارد، تغییر دهد. علیرغم این مهارت در پنهان شدن گونههای این مارمولک هنوز بهعنوان گونه آسیبپذیر در مقابل انقراض در نظر گرفته میشود که علت آن کاهش زیستگاهها و نیز شکار برای تجارت بینالمللی بهعنوان حیوان خانگی است.
پلنگ خالدار امریکایی (Jaguar)
پلنگ خالدار آمریکایی یا جگوار با پوست رنگارنگ و برگی شکل خود بهراحتی در میان شاخ و برگها محیط خود پنهان میشود. این پلنگ همانند بسیاری از گربههای دیگر الگوی لکهای دارد که به کمک آن در انواع گوناگون محیطها ازجمله محیطهای خیلی دورتر از زیستگاه خود نیز استتار میکند.
پلنگ خالدار آمریکایی تنها گربه بزرگ بومی امریکا است (در امریکا سه گربه سان بزرگ دیگر یعنی شیر، ببر و پلنگ وجود ندارند). اگرچه لکههای روی پوست جگوار به او کمک میکند در باغوحش از دید دیگران پنهان بماند، اما به او کمک نمیکند بهطورکلی از دست انسانها در امان باشد. این پلنگ زمانی در سرتاسر شمال و جنوب قاره امریکا گسترش داشت اما اکنون به امریکای جنوبی و نیز برخی نواحی امریکای مرکزی و تعدادی در مکزیک، محدودشده است. آخرین جگوار ایالاتمتحده امریکا در سال 2009 مرد.
دهان قورباغهای برنزه (Tawny frogmouth)
این پرنده که با چشمان بزرگ زرد و منقار بزرگش شناخته میشود اگر در حال استتار نباشد همانند شخصیتهای کارتونی است. دهان قورباغهای اگر احساس خطر کند چشمان خود را میبندد، سر خود را کج کرده و شبیه به تنه درخت میشود (همانند شکل بالا).
اگرچه این پرنده خویشاوند جغدها است اما پرندهای بسیار متفاوت است. پرواز خوبی ندارد و از چنگالش برای گرفتن شکار استفاده نمیکند. درواقع حتی برای پرواز شکار نمیکند بلکه روی درخت مینشیند و میگذارد شکار به سمت او بیاید. این حیوان همانند جغدها شب فعال است اما در اصل از حشرهها تغذیه میکند و آنها را در دهان قورباغه مانند خود میگیرد. این پرنده صدای خرناسی از بینی درمیآورد که گاهی اوقات میتوان آن را در سکوت شب در زیستگاه او در استرالیا و تاسمانی شنید.
سنگ ماهی (Stonefish)
افرادی که در اقیانوس هند یا آرام غواصی میکنند گاهی متوجه میشوند ریفهای مرجانی برمیگردند به آنها نگاه میکنند. این موجودات سنگ مانند، سنگ ماهی هستند که سمیترین ماهی روی زمین هستند.
شکل: سنگ ماهی در بستر اقیانوس
این سنگ ماهی که در شکل میبینید متعلق به اندونزی است اما خویشاوندان آن در آبهای ساحلی کمعمق از مصر تا استرالیا زندگی میکنند. این ماهیها به شکل انواع ریفها و سنگها درمیآیند ازاینرو به آنها سنگ ماهی گفته میشود. سنگ ماهی در بستر دریا استتار میکند و منتظر شکار میماند. این ماهی بهعنوان دفاع 13 مهره پشتی تیز دارد که پر از نوروتوکسین قوی (نوعی سم عصبی) است که میتواند ظرف دو ساعت یک انسان را از پا دربیاورد. برای جلوگیری از پا گذاشتن بر روی سنگ ماهی توصیه میشود بهجای راه رفتن در بستر اقیانوس، شنا کنید. اگر مجبور هستید راه بروید بهجای اینکه قدمهای بزرگ بردارید. گامهایتان را کوتاه کنید.
ملخ شاخکدار یا راست بال (Katydid)
اگر نمیتوانید سریعاً دو ملخ شاخکدار را در این تصویر تشخیص دهید، اشکال از شما نیست. بدن برگ مانند این حشره به او کمک میکند از چنگ پرندگان بیشمار، قورباغهها، مارها و شکارچیان دیگر محیط خود پنهان بماند.
ملخ شاخکدار معمول دیده نمیشود بلکه شنیده میشود. این حشره بالهای خود را به هم میمالد تا صدای زیری در بیاورد که زیرترین صدا در بین حشرات است. در این ملخها برخلاف زنجره های خویشاوند خود ، هم نرها و هم مادهها به شکلی هماهنگ با هم آهنگ میخوانند. برخی از ملخهای شاخکدار از حشرات کوچک تغذیه میکنند اما غذای موردعلاقه آنها (همانطور که از ظاهرشان پیداست) برگ است. این ملخ همانند کاترپیلارها عاشق برگها بوده و اغلب به همین علت کشاورزان و باغداران نیز به جمعیت شکارچیانی که به دنبال آنها میگردند، اضافه میشوند.
ماهی فلاندر (Flounder)
ماهی فلاندر نوعی ماهی پهن است که برای زندگی در بستر اقیانوس سازگاری یافته است. این ماهی در بستر دریا حرکت میکند و اغلب به کمک پوست خالدار خود استتار میکند مانند ماهی فلاندر این تصویر. این کار موجب پنهان ماندن ماهی از دید شکارچیان میشود و نیز به او امکان میدهد در کمین شکارهایی مانند کرمها، میگوها و لاروهای ماهی بماند.
ماهی فلاندر زندگی را به صورت لارو آغاز میکند اما دگردیسی چشمگیری تا بزرگسالی پشت سر میگذارد. یک چشم او به سمت دیگر سر فلاندر جوان منحرف میشود تا بتواند درحالیکه هر دو چشم به بالا نگاه میکنند، در آب شنا کند. با وجود استتاری که این حیوان دارد بسیاری از آنها درخطر صید بیشازحد قرار دارند. اگر به ماهی فلاندر علاقه دارید، انواع متعلق به اقیانوس آرام را بخرید نه اقیانوس اطلس را و بهخصوص از انتخاب انواع Atlantic dab ، sole و hirame اجتناب کنید.
شبگرد مصری Egyptian nightjar
شبگردها پرندگانی شب فعال و کوچک هستند که سرتاسر دنیا یافت میشوند. برخی مردم به آنها بزمک (goatsuckers) میگویند چون تصور میکنند خون و یا شیر بز را میمکند (این پرنده در کنار بزها نیز دیده میشود اما فقط حشراتی را میخورد که بز به خود جذب میکند). بیشتر شبگردها در روی زمین لانه میکنند و بسیاری از آنها پرهایی هماهنگ با رنگ زمین دارند (همانند شبگرد مصری که در این تصویر میبینید) .
شبگرد مصری یکی از معدود پرندگانی است که در بیابان زندگی میکند، جایی که پرهای خاکستری آن کاملاً با خاک زمین همرنگ است. اگرچه جمعیت اینگونه بهطورکلی در حال حاضر کاهشیافته است اما تصور نمیشود که درخطر انقراض قرار داشته باشد که بیشتر به لطف پراکندگی گسترده این پرنده است که شامل شمال افریقا، خاورمیانه و جنوب شرق آسیا است.
چوبک Stick insect
اگرچه بیشتر حیوانات نیاز به پسزمینه ویژهای برای استتار مؤثر دارند اما برخی از آنها بهقدری خوب استتار میکنند که تقریباً در هر جا باشند دیده نمیشوند. چوبک یک نمونه خوب از این حیوانات است که با بدن شاخهای شکل خود غیرقابلدیدن میشود.
انواع گوناگونی از چوبکها در سرتاسر دنیا وجود دارند که ازنظر اندازه از نیم اینچ (1.25 سانتیمتر) تا 60 سانتیمتر متفاوت هستند. اغلب رنگ آنها قهوهای یا سبز است و هنگامیکه احساس خطر میکنند بیحرکت میشوند و گاهی اوقات با نوسان بدن خود حالت یک شاخه در باد را تقلید مینمایند. اما بااینحال نمیتوان گفت چوبکها نمیتوانید کار دیگری برای دفاع از خود انجام دهد. مثلاً چوبک آمریکایی اسید ملایمی از دو غده موجود در قفسه سینه خود میتواند بیفشاند تا شکارچیان را از خود دفع کند. اگر این اسید با چشم شما تماس پیدا کند، چشم را سوزانده و حتی ممکن است موجب کوری موقت شود.
روباه قطبی Arctic fox
روباه قطبی در نگاه اول ممکن است به نظر در چنین محیطی ناکارآمد برسد اما این پستاندار تقریباً آبیپوش برای در نواحی قطبی بسیار مناسب است. نهتنها در برف غیرقابل دید است و سرمای بیشتر از 58 درجه زیر صفر را میتواند تحمل کند، بلکه رنگش نیز در تابستان تغییر کرده و باعث میشود بتواند بین سنگها و گیاهان پنهان شود.
روباه قطبی عمدتاً پرنده، جونده و ماهی شکار میکند اما حتی موهای سپیدش هم نمیتواند همیشه به یافتن غذا در زمستان کمک نماید. در چنین شرایطی گاهی اوقات روباه خرس قطبی را تعقیب میکند تا باقیماندههای طعمه او را مصرف کند. روباه قطبی همچنین از سبزیجات قطبی در هنگام فصل آن نیز تغذیه میکند.
آفتابپرست Chameleon
معدود حیواناتی هستند که همانند آفتابپرست به استتار مشهور باشند . آفتابپرست مهارت قابلتوجهی در تغییر رنگ پوست دارد که او را با محیط خود سازگار کرده است اما دانشمندان تصور میکنند احتمالاً علت این مهارت در اصل برای برقرار ارتباط بوده است.
رنگهای مشخص خلق مشخصی را اعلام میکند: برخی رنگها اعلام عصبانیت است، برخی دیگر به معنی آمادگی برای جفتگیری است . اگرچه این کدهای رنگی ممکن است علت تکامل تغییر رنگ در آفتابپرستها باشد اما در بسیاری از آنها، این ویژگی بهوضوح بهعنوان استتار نیز استفاده میشود. حتی برخی برای دوری از شکارچیان خاصی استتار میکنند، مثلاً یکگونه در افریقای جنوبی برای دور ماندن از چشم پرندگان با زمین همرنگ میشود و در آسمان با رنگ آسمان همرنگ میشود تا از دید مارها پنهان شود. کلید این تغییر رنگ کروماتوفور (chromatophore) است. کروماتوفور سلول رنگدانهای و شفاف زیر پوست بیرونی آفتابپرست است.
سپیداج (Cuttlefish)
استتار سپیداج که به آن ماهی مرکب نیز گفته میشود فراتر از همه موجودات این فهرست است. سپیداج نه تنها میتواند رنگ خود را برای استتار تغییر دهد بلکه پوست توهمزایی دارد که تغییر رنگ آفتابپرست در مقابل آن چیزی بهحساب نمیآید. هر میلیمتر مربع از پوست سپیداج 200 کروماتوفر تغییردهنده رنگ دارد که در روی سلولهای دیگر قرارگرفته و نور را بازتاب میکنند. زیر این لایه سلولها عضلات کوچکی قرار دارند که میخوانند بافت سنگها و ریفهای محیط را تقلید کنند.
سپیداج (Cuttlefish ) در واقع ماهی نیست بلکه سفالوپود است (از خانواده نرمتان آب زی که شامل اسکوئید (ماهی مرکب) و هشتپا نیز میشود). مهارت تغییر ظاهر این حیوان فراتر از صرفاً استتار است و به او اجازه میدهد با رنگ و نور بهشدت بدرخشد .
انسان
انسانها بهصورت طبیعی استتاری ندارند و بهغیراز سرخ شدن نمیتوانید تغییر رنگی مشابه اسپیداج و آفتابپرست داشته باشند، اما نوعی استتار استفاده میکنند که گونههای کمی میتوانند: لباس. ما قرنهاست که از استتار رنگ کردن استفاده میکنیم که از طبیعت آن را وام گرفتهایم. این استتار به ما کمک میکند غذا شکار کرده و جنگ کنیم.
استتارهای مصنوعی ساخته انسان در طول سالها استفادههای زیاد دیگری نیز برای ما داشتهاند ازجمله دانشمندانی که با پوشش مانند حیوانات ظاهر میشوند یا افرادی که خود را همانند حیوانات نقاشی میکنند.