این مقاله شما را با اصطلاحات ستاره شناسی آشنا میکند.
قطب های آسمانی | Celestial pole
نقاط فرضی بر روی کره آسمان، که در صورتی که محور چرخش کره زمین از هر دو سمت به اندازه بی نهایت گسترش پیدا کند، در آن نقاط به کره فرضی آسمانی برخورد خواهد کرد.
کره آسمانی | کره سماوی | Celestial sphere
کرهای فرضی و هم مرکز با کره زمین، که کره زمین را احاطه کرده و ستارهها، کهکشانها و دیگر اجرام سماوی به نظر در آن قرار گرفتهاند.
متغیر قیفاووسی | Cepheid variable
یک ستاره متغیر با دوره کوتاه مدت. تناوب نوری آن منظم بوده و با قدر مطلق آن مرتبط است. هر چقدر دوره آن طولانیتر باشد، درخشندگی آن بیشتر است.
حد چاندراسخار | Chandrasekhar limit
حداکثر جرم ممکن برای یک ستاره سرد پایدار، که در صورتی که جرم ستاره از آن بیشتر باشد، آن ستاره تبدیل به یک سیاه چاله میشود.
کازما | Chasma
یک فرورفتگی عمیق و بلند با شیب تند
کروموسفر | Chromosphere
بخشی از اتمسفر خورشید که درست بالای سطح قابل مشاهده آن (فوتوسفر) قرار گرفته و حدود 2000 کیلومتر ضخامت دارد.
ستارگان پیراقطبی | Circumpolar stars
ستارههایی که در یک منطقه خاص هیچگاه غروب نمیکنند.
کولیماسیون | Collimation
فرایند تنظیم اپتیک تلسکوپ
کما | Coma
گرد و غبار و گازی که در اطراف هسته یک ستاره دنباله دار فعال قرار دارد.
ستاره دنباله دار | Comet
یک جسم کوچک متشکل از یخ و گرد و غبار، که در یک مدار طولانی به دور خورشید می گردد.
مقارنه | اقتران | Conjunction
لحظهای که دو جسم آسمانی در نزدیک ترین فاصله خود به هم در آسمان قرار دارند.
پایستگی تکانه زاویهای
یک قانون علمی که بیان میکند زمانی که هیچ نیروی خارجیای بر روی سیستم بسته یا جسم اثر نکند، تکانه زاویه ای آن تغییر نمیکند.
پایستگی انرژی | Conservation of energy
قانونی علمی که بیان میکند انرژی (یا معادل آن در جرم) به وجود نیامده و نابود نمیشود، بلکه از حالتی به حالت دیگر تغییر میکند.
صورت فلکی | Constellation
هشتاد و هشت الگوی رسمی برای ستاره ها، که در آسمان شب کره زمین دیده میشوند.
همرفت | کنوکسیون | Convection
گردش سیال که به دلیل اختلاف دما انجام میشود. به انتقال حرارت توسط این گردش اتوماتیک هم همرفت میگویند.
تاج خورشید | Corona
خارجیترین جو خورشید که دمای بالایی دارد و تنها در طول یک خورشید گرفتگی کلی از زمین قابل مشاهده است.
کرنوگراف | Coronagraph
تلسکوپهای ویژه ای که جلوی نور مستقیم خورشید را میگیرند تا امکان مطالعه اتمسفر ضعیف خورشید و اشیایی که در نور شدید خورشید قابل رؤیت نیستند ممکن شود.
سانسور کیهانی | Cosmic censor
قضیهای فرضی که حکم میکند تکینگی (Singularity)ها باید حتماً در افق رویداد (Event Horizon) قرار داشته باشند، و هیچ تکینگیای قابل رؤیت نیست.
پرتو کیهانی | Cosmic ray
ذرات بسیار پر انرژی باردار که اغلب از خارج منظومه شمسی نشأت میگیرند و ممکن است به جو زمین وارد شوند.
ثابت کیهانی | Cosmological Constant
ثابت کیهانی، میزان چگالی انرژی خلا در فضا است. این ثابت، به کهکشان تمایل گسترش و بزرگ شدن را میدهد.
کیهان شناسی | Cosmology
مطالعه جهان به عنوان یک کل
هسته | Core
در یک ستاره ، منطقه مرکزی آن که تحت همجوشی هستهای قرار دارد.
در یک کهکشان، درونی ترین قسمت آن که عرض چند سال نوری دارد.
دهانه | Crater
فرورفتگی کاسهای شکل که بر اثر برخورد یک شهاب ایجاد شده است (دهانه برخوردی).
فرورفتگی اطراف خروجی آتشفشان (دهانه آتشفشانی)
اوج | culmination
ارتفاع یا زاویه ارتفاع جسم (ستاره، سیاره، صورت فلکی ...)، زمانی که از روی خط نصف النهار ناظر عبور میکند.
تطبیق (تطابق) با تاریکی | Dark adaptation
فرایندی که در آن، حساسیت چشم انسان در شرایط کم و یا بدون نور افزایش می یابد.
ماده تاریک | Dark matter
مادهای نامرئی که اعتقاد بر این است که 99 درصد جرم جهان را تشکیل داده است.
میل | Declination
فاصله زاویهای یک جسم آسمانی از شمال یا جنوب استوای آسمانی. که مطابق عرض جغرافیایی بر روی زمین است.
تراکم | چگالی | Density
چگالی، برابر جرم بر واحد حجم جسم است.
حرکت مستقیم | Direct motion
حرکت یک جسم آسمانی از غرب به شرق ، در همان جهت حرکت زمین به دور خورشید
قرص | Disk
سطح قابل مشاهده خورشید ( یا هر جسم آسمانی ) در آسمان.
اثر دوپلر | Doppler effect
تغییر در فرکانس مشاهده شده صدا و یا تابش، که زمانی که ناظر و منبع نسبت به یکدیگر در حال حرکت هستند اتفاق میافتد.
دورسوم | Dorsum
یک خط الراس (بلندترین یال واسط بین دو یا چند کوه که محل تقسیم آب باران نیز هست)
سیستم ستاره دوتایی|سیستم ستاره های دوگانه
سیستمی متشکل از دو ستاره که به دور یکدیگر می گردند.
دوگانگی | Duality
مطابقت بین نظریههای به ظاهر متفاوت، که منجر به نتایج فیزیکی مشابهی میشود.
غبار | Dust
ذرات میکروسکوپی در فضا که نور ستارهها را جذب میکنند. این ذرات، "دوده" به جا مانده از ستارههای در حال مرگ هستند، و گاهی اوقات به دور هم جمع شده و ابرهای بزرگ تیره ایجاد میکنند.
ستاره کوتوله | Dwarf star
یک ستاره، مانند خورشید، که در رشته اصلی قرار داشته و کلاس درخشندگی 5 دارد.
برون مرکزی | Eccentricity
اندازهگیری میزان نزدیکی مدار یک سیاره به یک دایره کامل