در این مقاله قسمت اول راهنمای جامع اصطلاحات ستاره شناسی برای شما آورده شده است.
قدر مطلق| قدر حقیقی|Absolute magnitude
درخشندگی یک ستاره، در صورتی که از فاصله 10 پارسک (یعنی حدود 32.6163344 سال نوری) دیده شود.
صفر مطلق | Absolute Zero
پایینترین درجه حرارت ممکن از لحاظ تئوری، که در آن مواد هیچ انرژی گرمایی نداشته و حرکت های اتمی متوقف شده است. این دما برابر 273.15- درجه سانتی گراد است.
برافزایش|Accretion
جذب گرد و غبار و گاز توسط اجسام بزرگتر مانند ستارگان، سیارات و اقمار از طریق نیروی گرانشی
قرص برافزایشی|Accretion disk
صفحهای از مواد داغ و درخشانی که در حال کشیده شدن به درون یک سیاه چاله هستند.
کهکشان فعال|Active galaxy
کهکشانی که در قسمتهای مرکزی آن، انفجارات شدیدی در حال انجام است.
اپتیک تطابقی| اپتیک سازگار|Adaptive optics
تکنولوژیای که از طریق یک پرتو لیزر که از داخل اتمسفر فرستاده میشود به یک کامپیوتر اجازه میدهد تا تغییرات بسیار جزئی در آینه تلسکوپ ایجاد کرده و در نتیجه اعوجاجهای جوی را کاهش دهد.
سپیدایی| البیدو|Albedo
قدرت انعکاس یک جسم غیر درخشان؛ یک بازتابنده کامل، آلبیدوی 100% دارد.
عارضه بازتابنده|Albedo feature
یک علامت تیره یا روشن در سطح یک شیء فضایی که ممکن است یک ویژگی زمین شناسی و توپوگرافی نباشد. به عبارت دیگر، یک ترکیب بازتابنده، منطقه بزرگی در سطح یک سیاره یا اجرام دیگر سماوی است که تضادی در تیرگی و یا روشنی با مناطق اطراف خود دارد.
استقرار سمتی-ارتفاعی|Altazimuth mounting
روشی در نصب تلسکوپ، که اجازه میدهد تلسکوپ موازی با سطح افق و همچنین به سمت بالا و پایین حرکت کند.
واحدآنگستروم | Angstrom unit
یک صد میلیونیم سانتی متر (10-10 متر)
نابودی | Annihilation
نابودی کل ماده در یک انفجار انرژی
اصل انساننگر | Anthropic principle
اصل انسان نگر بیان میکند که دلیل اینکه ما جهان را آنطوری که هست میبینیم این است که اگر طور دیگری بود ما اینجا نبودیم که آن را ببینیم.
ضد جاذبه | پادگرانش | Antigravity
میدان جاذبهای که به جای جذب کردن مواد، مواد و اشعههای نور را از خود دفع میکند. ضد جاذبه، در واقع ایده ساخت مکان یا شیئی است که نیروی جاذبه تأثیری بر روی آن نداشته باشد.
پاد ماده | Antimatter
پاد ماده دقیقاً در مقابل ماده قرار دارد. زمانی که ماده با مقدار بسیار کمی از پاد ماده در کهکشان برخورد کند، هر دو یکدیگر را نابود میکنند.
پاد ذره | Antiparticle
پاد ذرههای اتمی، خواصی دقیقا متضاد با ذره هم جرم و هم اسپین خود دارند. (به عنوان مثال پوزیترون و الکترون )
نقطه مخالف | Antipodal point
نقطهای است که دقیقاً در طرف مقابل سیاره قرار دارد.
روزنه | Aperture
قطر ورودیای که از طریق آن، نور وارد یک دستگاه نوری میشود.
افلیون | Aphelion
موقعیت یک سیاره ( یا اجسام دیگر )، هنگامی که در دورترین فاصله خود از خورشید قرار دارند. (موقعیت 1)
قدر ظاهری | Apparent magnitude
روشنایی یک شیء، آنطوری که از زمین دیده میشود.
کمانی | قوسی | Arcuate
داشتن شکل کمان مانند؛ منحنی، قوس شکل.
سیارک | Asteroid
یک شی کوچک سنگی که به دور خورشید می چرخد و قطری کمتر از 1000 کیلومتر دارد.
واحد نجومی | Astronomical Unit | AU
واحد نجومی برابر است با فاصله متوسط بین زمین و خورشید، که حدود 150 میلیون کیلومتر ( 93 میلیون مایل) است.
جو | Atmosphere
لایهای از گازها که یک جسم آسمانی (مانند کره زمین) را احاطه کرده است.
اتم | Atom
کوچکترین بخش یک عنصر که میتواند در یک واکنش شیمیایی شرکت کند. بیشتر جرم یک اتم در هسته آن است، که در حدود 0.000000000001 متر ( 0.01 آنگستروم ) قطر دارد.
شفق قطبی | Aurora
پردهها و قوسهایی از نور در آسمان که در عرضهای جغرافیایی متوسط و بالا قابل دیدن است. این نورها، توسط ذرات خورشیدی که به جو زمین برخورد کرده و باعث درخشش برخی از گازهای آن می شوند، ایجاد میشود.
محور | Axis
خطی فرضی که از مرکز یک سیاره، ستاره، یا کهکشان عبور کرده و آنها به دور آن میچرخند.
بار| Bar
1 بار = 0.987 اتمسفر = 1.02 kg/cm2 = 100 kilopascal = 14.5 lbs/inch2
باریون | Baryon
باریونها از سه کوارک تشکیل شده اند. پروتونها و نوترون از باریونها محسوب میشوند.
انفجار بزرگ | Big Bang
تئوری طرز شکل گیری دنیا به شکل کنونی به وسیله یک انفجار بزرگ، که گازهای بسیار داغی که کهکشانها بعدها در آنها ایجاد شدند را به دلیل شدت انفجار، همانند حبابهایی در اطراف پخش کرد.
تخریب بزرگ | Big Crunch
تئوری فروپاشی بزرگ و نهایی جهان، که ممکن است اگر جهان شروع به انقباض کند، در آینده اتفاق بیافتد.
منظومه دوتایی | Binary system
سیستمی از دو جسم فضایی (معمولاً ستاره) که خیلی به هم نزدیک بوده و به همین دلیل به دور یکدیگر میچرخند.
کوتوله سیاه | Black dwarf
یک ستاره مرده با حداکثر جرمی برابر با 1.4 جرم خورشید، که تا اندازه ای سرد شده است که دیگر درخششی ندارد.
سیاه چاله | Black hole
ستارهای که دیگر انرژی نداشته و به دلیل جاذبه خود، در خود فروریخته است. به دلیل جاذبه زیاد، هیچ چیز حتی نور هم قادر به فرار کردن از آن نیست و به همین دلیل نمیتوان یک سیاه چاله را مستقیما دید، زیرا حتی نور ستارههای پشت خود را نیز به خود جذب میکند. تنها راه شناخت آنها، مشاهده سیاهی هایی در فضا است که هیچ نوری در اطراف آن وجود ندارد.
بلازار | Blazar
نوعی از کهکشانهای فعال که به گونهای با ما زاویه دارند که ما میتوانیم تقریبا به طور مستقیم به قرص برافزایشی و جت آن نگاه کنیم.
انتقال به آبی | Blue shift
تغییر در طول موج تشعشعات تابیده شده از یک جسم، زمانی که به ما نزدیک میشود. تغییر داپلر باعث میشود که طول موج تابشی جسمی که به سمت بیننده حرکت میکند به هم نزدیک تر شده و کوتاهتر و در نتیجه آبی تر به نظر برسد.
بولاید | Bolide
معمولاً یک سنگ آسمانی بسیار درخشان که قدر نسبی آن برابر 14- یا بیشتر باشد، بولاید نامیده میشود.
کوتوله قهوهای | Brown dwarf
یک ستاره شکست خورده، به این معنی که زمانی که تشکیلش تکمیل شد، آنقدر جرم نداشت که همجوشی هستهای آن شروع شود. به همین دلیل، این اجرام آسمانی، همانند ستارهها درخشان نیستند، ولی میتوانند به دلیل انقباضهای گرانشی تولید گرما و نور کنند، زیرا زمانی که گاز خیلی فشرده میشود، دمای آن افزایش پیدا میکند.
کاسه آتشفشانی | Caldera
یک دهانه آتش فشانی که معمولاً به دلیل فروریزی زمین پس از یک انفجار آتش فشانی به وجود میآید.
کربنات | Carbonate
ترکیبی که حاوی کربن و اکسیژن باشد. (به عنوان مثال کربنات کلسیم یا همان سنگ آهک )
کازیمیر اثر | Casimir effect
فشار جاذب بین دو صفحه تخت موازی فلزی که در یک محیط خلاء، با فاصله بسیار نزدیک به یکدیگر قرار گرفتهاند. این فشار، به دلیل کاهش تعداد معمول ذرات مجازی در فضای بین صفحات ایجاد میشود.
تلسکوپ کاتادیوپتریک|Catadioptric telescope
تلسکوپی که هم از آینه و هم از لنز برای تشکیل تصویر استفاده میکند.
زنجیره | Catena
زنجیرهای از دهانه کوهها بر روی یک جسم سماوی.
دستگاه بار جفت شده|(CCD (Charge-coupled device
یک آشکارساز الکترونیکی که توسط کامپیوتر کنترل میشود و می تواند یک تصویر را ضبط کند.
استوای آسمانی|معدل النهار|Celestial equator
خطی فرضی که آسمان را در مرکز دو قطب سماوی به دو قسمت تقسیم میکند و هم راستای خط استوای زمین است.