در این مقاله با ویژگی هایی آشنا می شوید که با آن ها می توانید آینده ای موفق یا ناموفق در زندگی برای خود رقم بزنید. ...
هیچ دستورالعمل محرمانهای برای تبدیل شدن به یک انسان موفق وجود ندارد. هیچ کتاب یا نسخه خطی وجود ندارد که با دیدن و یا مطالعه آن شما تبدیل به یک انسان موفق شوید. چیزهایی که فردی را به عنوان یک فرد موفق و یا ناموفق دستهبندی میکنند چه چیزهایی هستند؟ برخی از عادتها و خصوصیتهای مورد قبول، چیزهایی هستند که قوی و ضعیف را از هم جدا میکنند. افراد موفق، عادتهای خود را طوری تنظیم میکنند که به کمال برسند، و افراد ناموفق، عادتهای بد خود را کنار نمیگذارند و تقلا میکند. تفاوتهای کلیدی در عادتهای این دو دسته از افراد، در ادامه آورده شده است:
یک حس قوی خودآگاهی، باعث میشود که شما با این اعتماد که میتوانید با چالشها مقابله کنید با دنیا روبهرو شده و این اطمینان را به خود داشته باشید که میتوانید از پس فراز و نشیبهایی که بازندگی همراه است بر بیایید. افراد موفق، یک حس قوی خودآگاهی دارند: آنها خودشان را میشناسند و با خودشان راحت هستند. آنها خود را به صورت انسانهای منحصربهفرد قلمداد میکنند.
در سمت مقابل، انسانهای ناموفق نسبت به خود و شخصیت خود در جهان، دیدی کوتهبینانه دارند. آنها ممکن است در کار خود بسیار خوب باشند و بخواهند که برای تغییر جهان و محیطی که در آن زندگی میکنند کاری انجام دهند، ولی تلاش آنها خودمحور بوده و صرفاً باانگیزههای شخصی است.
تمایل برای پیشرفت، باعث ایجاد چالشها و تجربیاتی میشود که هدف و تغییر مثبت را به وجود میآورند. حتی یک تلاش شکستخورده، فرصتها و چالشهای را به وجود میآورد که تقریباً همیشه از قصور از انجام کار مثبتتر است. افراد ناموفق عموماً ریسک نمیکنند و از بودن در سمت امنتر خود احساس رضایت میکنند. آنها از این که بخواهند از منطقه راحتی خود خارج شوند، خوششان نمیآید.
افراد موفق به دنبال پیشرفت هستند و برای ایجاد تغییرات مثبت در کار خود اقداماتی انجام میدهند. صرفنظر از تمایل به تلاش برای پیشرفت ، و علیرغم نتیجه حاصله، این یک تفاوت مهم بین افراد موفق و ناموفق است.
شما به سختی میتوانید یک فرد موفق را پیدا کنید که در مورد موفقیتهای خودش صحبت کند. در حقیقت، یک فرد موفق به ندرت در مورد خودش صحبت میکند. افراد موفق میدانند که موفقیتهای بزرگ، نتیجه کار سخت یک گروه است. آنها به کمکی که از دیگران دریافت کردند اهمیت میدهند.
افراد ناموفق، در همه چیز یک نقطه اشتباه پیداکرده و شکستها را نشان داده و موفقیتهای افراد دیگر را پنهان میکنند. آنها با افراد دیگر پیرامون خود، با لحنی منفی صحبت کرده و هیچچیزی را باور نمیکنند.
افراد موفق به دنبال این هستند که از اشتباهات خود درس بگیرند. آنها خطاهای خود را شناخته و مسئولیت اطمینان از تکرار نکردن مجدد آنها را قبول میکنند. آنها پاسخگوی کارهای خود هستند.
در سمت مقابل، انسانهای ناموفق لجباز هستند. آنها فکر میکنند که همیشه حق با آنها است و همه چیز را میدانند، و خود را بالاتر از همه افراد دیگر فرض میکنند.
افراد مؤثر، هدفهای کوتاه مدت و بلندمدتی دارد که مسیر رسیدن به موفقیت را به آنها نشان میدهد. این به عنوان یک راهنما برای آنها عمل کرده و به آنها کمک میکند که باانگیزه و در مسیر درست باقی بمانند. آنها هدفهای حقیقی که میتوانند به آنها برسند را وضع میکنند، درحالیکه افراد ناموفق برای پیداکردن کاری که میخواهند پس از آن انجام بدهند تقلا میکنند.
یک فرد واقعاً موفق، هیچگاه تسلیم مشکلاتی که در هر زمان در جلوی او ظاهر میشوند نمیشود. آنها هر چقدر هم که شرایط بد باشد، با آن مقابله میکنند. روح مصمم افراد موفق، با مشکلات قویتر میشود. زمانی که آنها شکست میخورند، مجدداً سرپا میایستند.
دیدن تصویر کلی، پختگی و کمالی را به تفکر یک فرد موثر میآورد که به خاطر تلاش برای یادگیری از همه تجربیات، باعث بزرگ تر کردن دورنمای فکری او میشود. درحالیکه تفکر کوچک افراد بیحاصل، دید آنها را کوتاه کرده و باعث میشود که آنها یک دنباله رو باشند، و نه یک فرد پیشتاز.
یکی دیگر از مشترکاتی که در افراد موفق پیدا میشود این است که آنها از کار خود لذت میبرند. آنها بر روی قسمتهای ضروری کار خود که قابل سنجش هستند تمرکز میکنند. این، بزرگترین حس موفقیت را به آنها داده و باعث شادی آنها در کار میشود. تمرکز فکری افراد بیحاصل، بر روی بقاء و گرفتن همه اعتبارات خوب از افراد دیگر است.
افراد ناموفق نمیتوانند در زندگی جلو بیفتند، برای این که در زندگی خود، ارزشی برای زمان قائل نیستند. آنها به دنبال هر نوع بهانهای هستند که از کاری که دارند انجام میدهند دور شده و استراحت کنند. آنها به راحتی سردرگم میشوند و عاشق این هستند که کارها را برای روز بعد به تعویق بیندازند. آنها کارها، مسئولیتها، و یا پروژهها را سر وقت به پایان نمیرسانند.
افراد موفق، صبر و حوصله بیشتر، و میل ذاتی برای به تعویق انداختن لذت از کار خود را دارند. آنها توانایی تلاش سخت برای به دست آوردن هدفی که برای یک مدت طولانی به دست نیامده است را دارند. این کار نیاز به مهارتهای زیادی دارد که افراد ناموفق آنها را ندارند و یا تجربه نکردهاند. اینها شامل برنامهریزی مناسب برای چالشهای پیش رو، همکاری با افراد دیگر، اعتمادبهنفس، و بردباری میشود. اینجور افراد رویهمرفته نمیتوانند جنگل را از میان درختان ببینند.
نظر کاربران
کاربر گرامی، لطفاً توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظرات شما درباره ی این مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که سوالی در رابطه با این مطلب دارید یا نیازمند مشاوره هستید، فقط از طریق تماس تلفنی با بخش مشاوره اقدام نمایید.