برای موفقیت در زندگی باید به خودتان قول هایی بدهید و به آن پایبند بمانید. آیا می دانید این قول ها کدام اند؟ ...
زندگی همیشه گل و بلبل نیست. بعضی از مواقع میتواند سخت باشد. و شما برای رسیدن به این نقطه، هزینه زیادی پرداخت کردهاید، پس بهترین گزینه این است که با حرکت به سمت جلو از نقطهای که در آن هستید، تا جایی که میتوانید به آن معنا ببخشید. با دادن این قول به خود که جلوتر از همه نگاه کنید، جلوتر از همه زندگی کنید، و جلوتر از همه باشید، خود را از منفی گرایی جهان، و از منابع نادانی که به شما میگویند که چه کاری را میتوانید و چه کاری را نمیتوانید انجام دهید، نجات دهید. به عبارت دیگر، دادن قولهای مثبت به خود را شروع کنید.
به خود قول بدهید که مبارزه کنید، سختتر بجنگید، و بلندتر و طولانیتر بخندید و هر زمانی که فلاکت به خود اجازه میدهد که در برابر شما قد علم کند، آن را سر جای خود بنشانید. به خود قول بدهید که فردی قدرتمند و بانفوذ باشید - برای اینکه واقعاً شما فردی قدرتمند و بانفوذ هستید.
این قولها را به خودتان بدهید و آنها را برای همیشه نگهدارید:
پس از من تکرار کنید: " من قول میدهم که ...
1. " گذشته را در برابر خودم نگه نخواهم داشت" -
در صورتی که به یادگیری تمایل داشته باشید، مشکلات، ضعفها، عقبنشینیها، ندامتها، و اشتباهات به شما درس میدهند، و در صورتی که به آن تمایل نداشته باشید، شما را تنبیه میکنند. پس به آنها اجازه دهید که هر روز به شما درس بدهند. همه چیز را به عنوان درسی که یاد گرفتهاید قبول کنید. اگر در مورد برخی از تصمیماتی که در گذشته گرفتهاید، احساس تأسف دارید، آن قدر به خودتان سخت نگیرید. در آن زمان، شما با اطلاعاتی که در اختیار داشتید، بهترین تصمیمی را که میتوانستید گرفتید. تصمیمات شما با یک ذهن جوانتر گرفتهشده بودند. اگر قرار بود آن تصمیمات را با خرد حال حاضر خود بگیرید، انتخاب متفاوتی انجام میدادید. پس خودتان را راحت بگذارید. زمان و تجربه، به روشی خارقالعاده به ما کمک میکنند که رشد کرده و یاد بگیریم که امروز تصمیمات بهتری را برای خود و نزدیکانمان بگیریم.
2. " من مالکیت زندگی خود را به دست گرفته و هیچگاه از مسئولیت آن شانه خالی نمیکنم."
- احتمالاً شما از اینجا و آنجا یاد گرفتهاید که باید والدین، معلمین، اساتید، سیستم آموزشی، دولت، و غیره را سرزنش کنید، ولی هیچگاه خود را سرزنش نکنید. اینطور نیست؟ تا به حال هیچگاه شما مقصر نبودهاید... این اشتباه است! همیشه مقصر شما هستید، برای اینکه اگر بخواهید تغییر کنید، اگر بخواهید که شکست را رها کرده و زندگی خود را پیش ببرید، شما تنها کسی هستید که میتوانید این کار را انجام دهید. این کار وظیفه شما است. این مسئولیت شما است. آن را در اختیار بگیرید.
3. " من با مهربانی و هوشیارانه با خود صحبت خواهم کرد"
صبر کنید، الآن گفتید با خودتان؟ آیا صحبتهای شما کلمات دلگرمکننده و امیدبخشی هستند که میتوانید به یک دوست بگویید؟ یا آنها کلمات تحقیرکنندهای هستند که در صورتی که قلبی نداشتید، سر دشمن خود فریاد میزدید؟ یا ارزیابیهای منفی در مورد زندگی هستند که در صورتی که ایمان و اعتقادی نداشتید، بر زبان میآوردید؟ در تمام طول روز، ما به آرامی با خود صحبت میکنیم، و بخشی از ما تکتک کلمات را باور میکند. پس متفکر باشید و از خود سؤال کنید " اگر من دوستی داشتم که همیشه همان طوری که من با خودم صحبت میکنند، با من حرف میزد، چه مدت به آن فرد اجازه میدادم که دوست من باقی بماند؟
4. " من به چیزی که قلب و روحم به من میگویند، گوش خواهم داد"
- زمانی که احساس خوبی در مورد چیزی دارید، این به این معنی است که آن چیز برای شما مناسب است (یا حداقل ارزش بررسی کردن را دارد). و اگر از اعماق قلب خود احساس میکنید که چیزی اشتباه است، احتمالاً همین طور است. به احساسات صحیح خود توجه کنید، و مسیری که آنها به شما نشان میدهند را دنبال کنید . زمانی که به دنبال صدای درونی خود حرکت میکنید، درها در نهایت به روی شما باز خواهند شد، حتی اگر در ابتدا اکثر آنها بر روی شما بسته باشند.
5. "من طوری زندگی خواهم کرد که به نظر خودم درست باشد، نه طوری که در چشم دیگران خوب به نظر برسد."
- به خودتان این اجازه را بدهید که مسیری را دنبال کنید که باعث شادی شما شود. و این را بدانید که برخی از افراد در زندگی شما، زمانی که این سفر را شروع میکنید، از حرکت کردن در کنار شما خودداری میکنند. صرفنظر از هر چیزی که شما بگویید، آنها روش شما را تصدیق نمیکنند، و این اشکالی ندارد. برخی از مواقع، زمانی که خود را ملزم به ایجاد شادی خود میکنید، این کار با درک دیگران تلاقی پیدا میکند. بعضی از مواقع، زمانی که شما چیز بزرگی را به دست میآورید، باید چیز دیگری را رها کنید. و بعضی از مواقع، این "چیز دیگر" رابطهای است که فقط از شما میخواهد کاری که آنها میخواهند را انجام دهید.
6. "من روابطی که مشخص است برای من خوب نیست را رها میکنم".
بیشتر افراد، موقتاً به زندگی شما میآیند تا فقط چیزی به شما یاد بدهند. آنها میآیند و میروند و تفاوت ایجاد میکنند. و این که آنها دیگر در زندگی شما وجود ندارد اشکالی ندارد. همه روابط دوام ندارند، ولی درسهایی که این روابط برای شما میآورند دوام دارد. اگر یاد بگیرید که قلب و ذهن خود را باز کنید، همه، از جمله افرادی که در نهایت شما را عصبانی میکنند، میتوانند چیز باارزشی به شما یاد بدهند. بعضی از مواقع، اینکه متوجه میشوید که زمان زیادی را با فردی که دیگر با او در تماس نیستید گذراندهاید، احساس عجیبی به شما میدهد، ولی این یک احساس کاملاً طبیعی است.
7. من اجازه نمیدهم که هیچ شرایطی برای همیشه باعث محو شدن لبخند من شود.
حتی زمانی که شرایط سخت شده است، لحظهای درنگ کرده و به یاد بیاورید که چه کسی هستید. لحظهای را صرف فکر کردن به چیزهایی کنید که معنای واقعی و پایدار در زندگی شما دارند. و در مورد اینکه چقدر پیشآمدهاید لبخند بزنید. واقعاً هیچچیزی در دنیا زیباتر و قدرتمندتر از خندهای نیست که راه خود را از میان اشکها باز کرده باشد. هر کسی میتواند در زمان راحتی شاد باشد. ولی یک روح قوی با قلبی واقعی نیاز است که در زمانهایی که باعث گریه ما میشود، دلیلی برای لبخند زدن پیدا کند. صرفنظر از اینکه چقدر سختی طول میکشد، در نهایت شرایط بهتر میشود. به حرکت خود ادامه دهید. شرایط سخت در نهایت انسانهایی قوی ایجاد میکنند.
8. من زندگی ای که دارم را جشن گرفته و قدر آن را میدانم.
افراد بسیار زیادی، برای چیزی که نیستند ارزش بیش از حد قائل شده و به چیزی که هستند ارزش کمی میدهند. یکی از آنها نباشید. در هوای تازه تنفس کنید. بر روی کاری که امروز میتوانید انجام دهید تمرکز کنید، و نه کاری که دیروز میتوانستید یا باید انجام میدادید. به خاطر داشته باشید، برای هر چیزی که شما از دست دادهاید، چیز دیگری را به دست آوردهاید. قدر چیزهایی که دارید و کسی که هستید را بدانید. دلیلی ندارد که زندگی برای شگفتانگیز بودن کامل باشد. نعمتهای خود را بشمارید، و نه مشکلات خود را. مثبت بودن هزینهای ندارد، و باعث بهتر شدن شرایط میشود. کنترل افکار شما در دست شماست، پس به خوبی از آنها استفاده کنید تا به زندگی و اعمال خود یک مزیت قدرتمند بدهید.
9. من قدرت خود را درک کرده و برای ایجاد تفاوت از آن استفاده میکنم. متداولترین راهی که مردم قدرت خود را کنار میگذارند، این است که فکر میکنند هیچ قدرتی ندارند. این کار را انجام ندهید. جهان به شما نیاز دارد. در جهانی که پر از شک و تردید است، شما باید جرئت رویاپردازی را داشته باشید. در جهانی که پر از خشم است، باید جرأت بخشیدن را داشته باشید. در جهانی که پر از تنفر است، باید جرئت عشق ورزیدن را داشته باشید. در جهانی که پر از سوءظن است، باید جرئت باور کردن را داشته باشید. و زمانی که این کار را انجام دادید، من به شما قول میدهم که قدرتی که زمانی فکر میکردید ندارید را پیدا خواهید کرد.
10. من خود را وقف برتری شخصی میکنم.
هر کاری که ارزش انجام دادن را داشته باشد، ارزش این را دارد که درست انجام شود. و برتری هیچگاه یک تصادف نیست، بلکه نتیجه اراده قوی، تلاش متمرکز، جهتگیری هوشمندانه، انجام ماهرانه، و بصیرتی برای دیدن موانع و فرصتهای مسیر است. و این را به یاد داشته باشید که با نگاه کردن به نقطهای که هستید، نمیتواند متوجه برتری خود شوید، بلکه برای این کار لازم است که فاصله خود را از نقطه شروع مسیر اندازهگیری کنید. برتری مربوط به هوشیار بودن و پیشرفت کردن است، که خواه به شکل یک قدم به سمت جلو، و یا یک درسی که یاد میگیرید، در هر روز زندگی به دست میآید.
11. به بسط دادن خود فراتر از مرزهای سابق راحتیام ادامه خواهم داد.
صرفاً به این دلیل که در حال تقلا کردن هستید، به این معنی نیست که دارید شکست میخورید. رسیدن به هر موفقیت بزرگ، به نوعی از تلاش و تقلا کردن نیاز دارد. این را بدانید! مواقعی که دارید تقلا میکنید، زمانی است که در حال قوی تر و باهوش تر شدن هستید. هر چقدر زمان بیشتری را در آنجا سپری کنید، سریعتر یاد میگیرید. بهتر است که ده دقیقه بسیار باکیفیت را صرف رشد خود کنید، تا اینکه بخواهید برای چندین ساعت به صورت متوسط درجا بزنید. لازم است که هر روز، در وضعیتی کار کنید که در اوج تواناییهای خود هستید، و بارها و بارها خود را بسط میدهید، اشتباه میکنید، به زمین میخورید، از آن اشتباهات درس میگیرید، و باز هم خودتان را به جلو میکشید.
12. من تغییراتی که میدانم باید انجام دهم را با کمال وجود میپذیرم.
زندگی، یک عمل متوازن از نگهداشتن و رها کردن، و بیحرکت ماندن و حرکت کردن است. ما تلاش میکنیم که تصمیمات درستی بگیریم، ولی از کجا باید بدانید که زمان واقعی برای رها کردن و جلو کشیدن زندگیمان فرا رسیده است؟ قبول کردن نشانهها همیشه راحت نیست، ولی آنها وجود دارند و شما هم این را میدانید. روابط، کارها، و حتی شهرهایی که ما در آن زندگی میکنیم، تاریخ انقضاء دارند. بعضی از مواقع، ما به خاطر ترس از اینکه نتوانیم با تغییرات لازم تطبیق پیدا کنیم، چیزهایی که دیگر برای ما مفید نیستند را رها نمیکنیم. و به همین دلیل، نتیجه همیشه مشابه است: درد بیشتر، ناکامی شدید، و پشیمانی پایدار. باهوش تر از آن باشید. تغییراتی که میدانید باید انجام دهید را بپذیرید.
در جهانی که به پیمانها معمولاً وفا نمیشود – جایی که تعهد کمتر از گذشته معنا دارد – جایی که به نظر میرسد که قولها برای اینکه زیر پا گذاشته شوند داده میشوند – دیدن اینکه کلمات مجدداً قدرت سابق خود را پیداکردهاند، خوب خواهد بود. با این حال، کلمات را میتوان به هر شکلی تغییر داد، پس باید مراقب باشید که بیدقت نباشید. زمانی که میخواهید به خود قول بدهید، این را به خاطر داشته باشید. قولهای شما باید به وسیله اعمال حمایت شوند.
تصویری که از خودتان در آینده میبینید، به کارهایی که امروز انجام میدهید بستگی دارد.
به خودتان قول بدهید و سپس آن را اثبات کنید!
نظر کاربران
کاربر گرامی، لطفاً توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظرات شما درباره ی این مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که سوالی در رابطه با این مطلب دارید یا نیازمند مشاوره هستید، فقط از طریق تماس تلفنی با بخش مشاوره اقدام نمایید.