چیزی که مدیران را از کارمندان جدا میکند، چیزی بیش از آموزش، تجربه و مسئولیتهاست. مدیران باید مهارتهای ارتباطی را در خود ایجاد کنند که به آنها در بالابردن کارایی کارمندان کمک کند... ...
برخلاف مهارتهای فنی، مهارتهای بین فردی، خصوصیات ذهنی ای هستند که برای ارتباط با دیگران استفاده میشوند. این مهارتها شامل شنیدن، مکاتبات، عدالت، وفاداری، رهبری، اعتماد، درک و حساسیت است. زمینههایی مانند حساسیت و درک نیازمند گوش دادن به دیگران، درک درست پیام آنها و تخمین مفهوم کلی حرف آنان است. زمینههایی مانند رهبری و اعتماد نیاز دارند که فرد بر اساس جمعآوری حقایق، اطلاعات و دانش، و دور از خودخواهی، به کار و نقشه های خود اعتماد داشته باشد.
مدیران باید توانایی داشته باشند که علاوه بر مکاتبات کتبی، مکالمات شفاهی موثر و واضحی نیز داشته باشند. این به معنای گسترش توانایی ایجاد و منتقل کردن پیامهایی است که زیردستان آن را فهمیده، و واکنش و احترامی که تأییدی بر درک آنهاست ایجاد کنند. این مکالمات دو طرفه از گمانهایی که میتوانند در زمان تکمیل نشدن کار یا اجرای نادرست، پروژه را محکوم به شکست می کنند جلوگیری نمایند. عدالت یک مهارت کلیدی دیگر مدیریتی است که برای حفظ روحیه و کاهش برگشتیها استفاده میشود. تا زمانی که کارمندان متوجه شوند چه چیزی از آنها خواسته میشود، میتوانند کار خود را با اطمینان بیشتری انجام دهند. اگر کارمندان ببینند که رسیدن به اهداف برای آنها پاداشی ایجاد نکرده و یا مدیران افرادی را که به اهداف خود نرسیدهاند را ارتقا دادهاند، احساس درماندگی کرده و در جای دیگری دنبال کار میگردند. رهبری چیزی بیش از فرمان دادن است. یک مدیر موفق مانند کارمندانش بوده و به طریقی که از دیگران انتظار دارد رفتار میکند. این به معنی حضور به موقع، شایعه پراکنی نکردن، تقسیم شادی، و قبول مسئولیت برای اشتباهات بجای سرزنش کردن است.
کارمندان لازم است که از دستورات پیروی کرده و هنگام مواجهه با مشکلات بازخورد مناسب را اعلام کنند. این ممکن است شامل سؤال برای توضیح بیشتر یک دستور، و یا سؤال دربارهی هدف آن، بدون اینکه به نظر بیاید که دربارهی اعتبار دستور سؤال میکند، باشد. کارمندان بدون اینکه از آنها دربارهی راههایی برای بهبود کار سؤال شود، باید پیشنهادهای خود را بدهند. وقتی یک کارمند با یک مشکل شخصی مواجه میشود باید مشکل را با احتیاط به آن همکار یا مقام مافوق خود بگوید تا از خجالت زده شدن فرد در مقابل جمع جلوگیری شود. مشارکت در بدگوییها باعث میشود تا دیگران از شما در مورد چیزی که دربارهی آنها میگویید سؤال کرده و اطمینان به شما را کم میکند. شکایت در مورد شرکت ممکن است به گوش مدیریت رسیده و شما را به عنوان شخصی ناسپاس و از بین برندهی روحیهی دیگران به تصویر بکشد.
به مدیر و کارمندانتان مهارتهای بین فردی فراتری از آنچه در دفترچه رفتارهای قابل قبول کارکنان وجود دارد را آموزش دهید. آموزش های مهارتهای بین فردی را به شکل کنفرانس یا نکته هایی در خبرنامهی شرکت به افراد آموزش دهید. تست آنلاینی ایجاد کرده تا کارمندان و مدیران بتوانند انجام داده و در آن بتوانند با مسائلی که ممکن است در محیط کار با آن روبرو شده و همچنین پاسخهای مناسب برای آن شرایط آشنا شوند.
نظر کاربران
کاربر گرامی، لطفاً توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظرات شما درباره ی این مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که سوالی در رابطه با این مطلب دارید یا نیازمند مشاوره هستید، فقط از طریق تماس تلفنی با بخش مشاوره اقدام نمایید.