اکبر کبیر یکی از بزرگترین امپراتوران مغول است که در این مقاله شما را با زندگی نامهی وی آشنا خواهیم کرد. ...
اکبر، یکی از بزرگترین امپراتوران مغول بود که امپراتوری بزرگی را در هند پابرجا کرد و فرهنگی را ترویج داد که هنر و درک مذهبی را افزایش میداد.
اکبر پسر همایون، نوه بابور و سومین پادشاه مغول میباشد. اگرچه اولین بخش از دوران سلطنت او همراه با نبردهای نظامی بود، اکبر علاقهی بسیاری به فرهنگ، هنر، مذهب و ایدههای فیلسوفانه از خود نشان می داد. اکبر همچنین به دلیل تحمل مذهبی زیاد شناخته شده بود و اگرچه او مسلمان بود اما علاقهی زیادی به مذاهب دیگر نیز نشان میداد.
اکبر در زمان مرگ پدرش همایون، تنها چهارده سال داشت که بر تخت نشست. برای بیست سال بعد، او مجبور بود تا برای دفاع و تحکیم حکومت مغول بجنگد. او با حملاتی از سمت افغانها در شمال و از پادشاه هند، سامرات همو، مواجه بود.
به دلیل اینکه اکبر برای نشستن به تخت خیلی جوان بود، قسمت اصلی کارهای حکومتی، توسط یک فرد شیعه افغانی با نام بایرام خان که مشاور اکبر بود انجام می شد. بایرام یک رهبر نظامی عالی بود و کمک زیادی به حفظ امنیت امپراتوری مغول انجام داد. اگرچه بسیاری او را به دلیل قدرت مطلق و این حقیقت که او یک سنی نبود دوست نداشتند. در زمانی او تشویق شد تا برای زیارت به مکه برود. اکبر یک سپاه برای همراهی با بایرام خان فرستاد، اما بایرام خان به دلیل طرد شدن و فرستاده شدن اجباری به حج ناراحت بود. به همین دلیل، با سپاه اکبر به مقابله پرداخت و کمی بعد اسیر شد. بایرام خان زمانی نزد اکبر برده شد که افراد بسیاری خواستار اعدام او بودند. اکبر از این کار ممانعت کرد زیرا بایرام خان در گذشته برای او کارهای بسیاری انجام داده بود. او بایرام را بخشید و اجازه داد تا با هزینهی قصر به زندگی بپردازد. در طول زندگی، اکبر اغلب نسبت به دشمنانش رحمت و بخشش نشان میداد. حتی در مقابل برادر خود که برایش نقشه کشیده بود.
اکبر به داشتن بسیاری از خصوصیات خوب مشهور بود. او در میدان جنگ بیباک بود و از اینکه خود را به خطر بیندازد نمی ترسید. او نسبت به دوستانش بخشنده بود و برای وفاداری به آنان پاداش میداد. در رژیم غذایی او کاملاً صرفه جو بود و اغلب سبزیها را ترجیح میداد. او علاقهی زیادی به مذهب و دین داشت و نمایندگان ادیان مختلف را تشویق میکرد به دادگاهش بیایند تا بر سر ایدههای مذاهب بزرگ به بحث بپردازند. اکبر فکر میکرد که ادیان متفاوت با یکدیگر سازگار هستند و راههای متفاوت را برای رسیدن به یک هدف را نشان میدهند.
در پایان زندگی او سعی کرد تا مذهب خود را بسازد که آمیزهای از سنتهای مذاهب مختلف بود. اگرچه این مذهب هیچگاه از شخصیتش فراتر نرفت و پس از مرگ او به زودی از بین رفت.
اکبر حدود سال 1605 از دنیا رفت و در نزدیکی آگرا به خاک سپرده شد.
نظر کاربران
کاربر گرامی، لطفاً توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظرات شما درباره ی این مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که سوالی در رابطه با این مطلب دارید یا نیازمند مشاوره هستید، فقط از طریق تماس تلفنی با بخش مشاوره اقدام نمایید.